اگر فقط به دو رویداد انتخاب رئیس مجلس خبرگان در ایران، و نتانیاهو در اسرائیل، تمرکز کنیم، چاره ای نداریم بجز اینکه بگوییم "انقباض هر چه بیشتر نظام ولایت" در چشم انداز است، و نتیجه بگیریم که گردش رژیم به راست میانه عملا ممکن نیست.
این تحلیل، مساله را از منظراستراتژیک و در محنی زمان، و بمثابه یک سیستم با چند معادله و چند مجهول بررسی؛ و تغییر و یا چرخش را بعنوان یک پروسه که در منحنی زمان معنا پیدا می کند، تعریف نمی کند و در نتیجه به این جمع بندی می رسد که رژیم در حال انقباض است. اما اگر بخواهیم پروسه چرخش را یک بایست در نظر بگیریم، و بپذیریم که رژیم چاره ای ندارد بجز چرخش، در این حالت، انتخاب یزدی و انقباض کنونی را نه بعنوان یک تصمیم راهبردی، بلکه یک عکس العمل به شرایط تحمیل شده بر رژیم تلقی خواهیم کرد.
نتانیاهو در یکی از سخنرانی های انتخاباتی خود گفت که تا او نخست وزیر است به کشوری بنام فلسطین تن نخواهد داد (نقل به مضمون). دلیل این تناقض با مواضع پیشن را هم تغییر شرایط در منطقه، نتایج محتمل مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی، محاصره اسرائیل توسط مسلمانان مرتجع، و نفوذ روزافزون رژیم اسلامی در چهار نقطه استراتژیک لبنان، عراق، سوریه و یمن، ابراز کرد.
اگر منطق تغییر موضع نتانیاهو را مبنا قرار دهیم، رژیم اسلامی، بعنوان عکس العمل، چاره ای ندارد بجز چرخش هر چه بیشتر به راست افراطی و انقباض. اما، انتخاب یزدی یک تصمیم مرحله ای و بقول خامنه ای، فقط "انتخاب مناسب" برای این مرحله است. هم خامنه ای و هم رفسنجانی می دانند که یزدی دیر یا زود خواهد مُرد، و خبرگان یا به شاهرودی سپرده می شود و یا انتخابات دیگر بر خبرگان تحمیل می شود. به هر روی، و با در نظر گرفتن شرایط روز، این یک انتخاب مناسب برای رژیم است، چر که به اعضای مجلس خبرگان مهلت می دهد تا بتوانند بر سر انتخاب نه رئیس مجلس خبرگان بعدی، بلکه، رهبر بعدی، به توافق برسند. برای رژیم، بعد از انتخاب مهدوی کنی، انتخاب یزدی اصلح ترین انتخاب بود.
بجز انتخاب نتانیاهو، آمریکا خود را برای انتخاب رئیس جمهور بعدی آماده می کند و یکی از شرایط محتمل، انتخاب رئیس جمهور محافظه کار است. برای جمهوری اسلامی، یک کنگره دست راستی که حمایت رئیس جمهور محافظه کار را هم داشته باشد، بخصوص در زمانیکه نخست وزیر اسرائیل دائما بر طبل حمله به ایران می کوبد، و فرانسه هرچه بیشتر به سوی راست متمایل می شود، انتخاب یزدی یک اجبار، و نه یک خواست، بود. به زبانی دیگر، رژیم در عکس العمل به شرایط، مجبور است خود را مانند فنر جمع کرده و در حد امکان منقبض کند. اما این انقباض نمی تواند دوام بیاورد. هر فنری مجبور است پس از انقباض جهش کرده و هرچه بیشتر منقبض شود، جهش آن بلندتر بوده، و زاویه انحراف آن بیشتر خواهد بود. ساده اینکه، این جهش می تواند دیر و زود داشته باشد، اما سوخت و سوز ندارد. یک امر بایست است؛ حتی اگر اصولگرایان دلواپس، توافق بر سر "حق مسلم" و گذار از این چالش را بازی در زمین راستگرایان آمریکا و صهیونیست های جنگ طلب تلقی کنند، و کیهان، تا می تواند چوب لای چرخش دولت امید و تدبیر بگذارد، و آنرا "توافق به هرقیمتی" ارزیابی کند.
اوباما در پیام نوروزی خود سعی دارد درب باغ سبز نشان داده، و وعده دهد که توافق "میتواند به مسیری بهتر بیانجامد: مسیر فرصتهای بهتر برای مردم ایران، تجارت و رابطه بیشتر با جهان، سرمایهگذاریهای خارجی بیشتر و فرصتهای شغلی از جمله برای جوانان ایرانی، تبادلات فرهنگی بیشتر و فرصتهایی برای سفر دانشجویان ایرانی به دیگر کشورها، همکاریهای بیشتر در زمینههایی مانند علوم و فنآوری و نوآوری."
اما سایت فارس بیم و هراس کیهان را با این سوال مطرح می کند "آیا راهکار برونرفت از چالهای که در توافق ژنو در آن افتادیم، افتادن در چاهی دیگر به نام فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد است؟" بخصوص که جان برنان رئیس سیا، خطر رژیم ایران را همطراز داعش ارزیابی کرده و می گوید که فشار بر ایران باید حتی پس از توافق ادامه پیدا کند، تا از نفوذ رژیم در منطقه جلوگیری شود.
به باور من، این ها جنگ زرگری است. اگر نظام اسلامی، به لحاظ استراتژیک، به راست میانه نچرخد، از درون فرو می پاشد. رژیم به این نکته واقف است که مردم بیشتر از آنچه وعده داده شده می خواهند و شکاف درونی نظام بیشتر از آنست که بتواند خشم مردم را مهار کند. با این نگاه، تضمین بقای رژیم برای چند سال بیشتر، از چرخش به راست میانه، باز کردن دروازه های تجارت به روی غرب، و به رسمیت شناختن حقوق کارگران و زنان می گذرد. اما نخست باید از خوان اول و "حق مسلم" بگذرد.
سال 94، سال سرنگونی نخواهد بود اما، سالی سرنوشت ساز برای رژیم است. بخصوص که خامنه ای 78، رفسنجانی 80، محمدتقی مصباح 81، محمد یزدی 84، مکارم شیرازی 91 ساله هستند. رژیم هر لحظه منتظر مُردن یکی و یا همه این حضرات است، و چاره ای ندارد بجز ارزیابی امکانات موجود برای رسیدن به راهبردی جدید.
علی ناظر
3 فروردین 1394
23 مارس 2015
منابع
http://www.mojahedin.org/news/152249
http://kayhan.ir/fa/news/40748
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/03/150319_u14_obama_iran_nowruz_message
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940101000023
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/03/150322_me_bernan_putin_unhappy_iran_nuclear_negotiation