بال های چکاوکان
عاطل مانده اند
آنها خیره و مات
درون قفس نشسته اند
اسناد جرم ما
گلسرخ هامان
سیاه شده اند
در باران
شراب مان سرکه می شود
در لحظه فشردن
و جشن هامان
روزهای آزمون
از خوشه های زرین وفور
کرم های ریز برمی آیند
ابرهای مسموم
آسمان شهرها را تیره می کنند
کاش ترس
مفهوم شجاعت می بود
شاعر: هیلده دُمین
برگردان به فارسی: میـلاد مختـوم