[تاریخ ارسال: 28 Dec 2009] [ارسالکننده: سیامک دهقانی] [ ]
ای کاش بچۀ شاهنشاه عاری از مهر بعد از سی سال می فهمید که قیام هم اکنونی مردم ستمدیدۀ ایران بر علیه جمهوری جنایت و قتل اسلامی ادامۀ قیام ناتمام خلقهای ستمدیدۀ ما بر علیه نظام سیاساخته و کودتاچی پدر ایشان است که در سال 1332 بوسیلۀ شعبان بی مخ های دوران دولت مصدق را سرنگون ساختند و بجای آن نظام شکنجه و سرکوب پهلوی را جایگزین نمودند! شاهزاده رضا پهلوی که حتی در عرض این سی سال یک مو از سر مبارکشان را در راه رهایی مردم ایران از دست نداده است آنچنان, به خود قره هستند که می پندارد زنان و مردان ستمزدۀ ایران بقدری عقل و شعور خود را از دست دا ده اند که حاضرند جان شیرین خویش را فدا نمایند تاایشان را بجای خامنه ای بقدرت برسانند! اما توده های شورشگر ایران با سر دادن شعار مرگ بر ستمگر ـ چه شاه باشه,چه رهبر! پاسخ پیامهای این شاهزادۀ منزوی را داده اند. مردم ایران به چیزی کمتر از یک جمهوری دمکراتیک رهائیبخش راضی نیستند. در این جمهوری انقلابی و انسانی رضا پهلوی هم حق زدن حزب و سازمان مورد علاقۀ خودش را دارد. لازم به یادآوریست که در هیچ کشوری که نظام سلطنتی سرنگون شده است تاکون؛ رژیم شاهنشاهی برنگشته است. به نمونه های چون آلبانی, بلغارستان؛ رومانی؛ روسیه؛ افغانستان, مصر و عراق و غیره نگاه کنید تا به این حقیقت پی ببرید که دوران شاه و شاه بازی گذشته است و امکان احیای دولت پادشاهی در ایران به موزۀ تاریخ سپرده شده است!