يادداشت ميهمان/
خبرگزاري فارس: در اسناد ويكيليكس نوعي بههمريختگي سياسي در روابط دولتهاي قدرتمند آسيا بهصورت خطي تعقيب شده است. روسيه، چين، ايران و كشورهاي عربي در مقابل هم قرار دارند. از اين منظر ويكيليكس ماموريت دارد يك شورش و آنارشي اطلاعاتي راه بيندازد تا همه دريابند شرايط فعلي حالت انفجاري دارد و بايد براي آن فكري كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، سعدالله زارعي كارشناس مسايل سياسي در يادداشت مفصلي با اشاره به سايت ويكيليكس و چيستي آن به احتمالات مطرح شده درباره انتشار اين اسناد درباره ايران و ديگر كشورها و بررسي آن پرداخته است.
اين مطلب به جهت جامعيت در گردآوري تحليلهاي متفاوت و بررسي آن به خوانندگان محترم توصيه مي شود.
انتشار مجموعه اسناد سايت آمريكايي ويكيليكس(wikileaks) طي ماههاي اخير به موضعگيريهاي ضد و نقيض-موافق و مخالف- درباره سنديت آن، دلايل نشر و اهداف دستاندركاران آن در فضاي بينالمللي و منطقهاي منجر شده و در ايران نيز با گمانهزنيهاي متفاوت توام گرديده است. جداي از درست يا نادرست بودن اسناد، اين اقدام آنقدر اهميت داشته كه اكثر رهبران دولتها را به اظهار نظر درباره آن وا داشته است.
اين قلم در اين يادداشت پس از مروري بر ماجرا، احتمالات متعدد در اين خصوص را بر ميشمارد تا راهي به تحليل دقيقتر اين واقعه مهم خبري بگشايد:
* ويكي ليكس چيست؟
براساس آنچه گفته شده، ويكيليكس يك «مؤسسه غيرانتفاعي رسانهاي» است كه در سال 1386ش با راهاندازي يك «وب سايت» شروع به فعاليت كرده است. اين سايت از همان آغاز فعاليت اعلام كرد كه آمادگي دارد هر مدركي را كه جنبه خبري داشته باشد با ذكر يا بدون ذكر نام كسي كه آن مدرك را ارائه داده است، روي سايت بگذارد. روند مطالبي كه در اين سايت به نمايش در آمد اين تلقي را ايجاد كرده كه «ويكي ليكس يك سايت ضد جنگ (آنتيوار) است».
اين سايت در اواسط فروردين ماه سالجاري يك نوار ويدئويي را روي خروجي خود گذاشت كه نشان ميداد نظاميان آمريكا در سال 2007 در عراق افراد غيرنظامي و از جمله چند روزنامهنگار را هدف قرار داده و كشتهاند. سه ماه بعد -ماه جولاي- اين سايت نزديك به 77000 سند - اكثرا - محرمانه مربوط به درگيريهاي نيروهاي ايساف با مردم افغانستان را منتشر نمود و سه ماه بعد - ماه اكتبر - 400000 سند محرمانه - اكثرا - مربوط به درگيريهاي آمريكا در عراق روي اين سايت قرار گرفت كه طبعا نميتوانست توسط افراد براي اين سايت ارسال شده باشد.
* تاكنون تنها 700 سند توسط ويكيليكس منتشر گرديده است
گفته شد كه ويكيليكس در 28 ماه نوامبر سالجاري هم 251 هزار سند از مكاتبات ديپلماتيك 274 سفارتخانه و كنسولگري آمريكا با وزارت خارجه اين كشور در نقاط مختلف دنيا كه حداقل 15000 مورد آن داراي «طبقهبندي محرمانه» است را منتشر خواهد كرد كه تاكنون تنها 700 سند آن منتشر گرديده است. اين طبعا نميتواند توسط يك يا چند نفر تهيه شده باشد.
* شائبه حزبي بودن انتشار اسناد با اتفاق نظر مقامات سابق و فعلي آمريكا درباره تضاد آن با منافع آمريكا از بين رفته است
تاكنون اين انتشار اسناد سه موج - آوريل، جولاي و نوامبر - را پشت سر گذاشته است. مقامات سابق و فعلي آمريكا هيچكدام صحت اين اسناد را زير سؤال نبردهاند بلكه تلويحا صحت آن را تاييد كرده و در عين حال اينكه انتشار اين اسناد با منافع آمريكا و امنيت نظاميان آن و نيز اعتبار آينده اين كشور منافات دارد متفقالقول بودهاند بنابر اين شائبه حزبي و رقابتي بودن انتشار اسناد ياد شده از بين رفته است.
*اسناد موج دوم و سوم ويكيليكس ابتدا در پنج روزنامه آمريكا و غربي درج گرديد
نحوه انتشار اين اسناد بدينگونه بود كه اسناد موج اول در سايت ياد شده آمد ولي اسناد موج دوم و سوم ابتدا در پنج روزنامه معتبر واشنگتن پست، نيويورك تايمز، گاردين، لوموند وال پائيس متعلق به 4 كشور غربي - آمريكا، انگليس، فرانسه و اسپانيا درج گرديد.
گفته ميشود اين روزنامهها انبوه اسناد تحويل داده شده توسط مسئولين ويكيليكس را گزينش و سپس منتشر كردهاند پس از آن دو پايگاه خبري فرعي ويكيليكس در اروپا و آمريكا همان اسناد منتشره در 5 روزنامه ياد شده را باز نشر دادهاند كه البته اين دو سايت فرعي هم با گزينش جديد به اين كار مبادرت ورزيدهاند و لذا بعضي از اسناد منتشره در آن نيامده است.
*نمونهاي از اسناد منتشر شده كه اصلا در ويكي ليكس وجود نداشت
در يك نمونه، نيويورك تايمز مدعي شده بود براساس اسناد ويكيليكس ايران موشك خاصي را - از مجموعه موشكهاي بالستيك - از كره شمالي خريداري كرده است. پس از چندي «گريت پورتد» يكي از محققين اين روزنامه طي يادداشتي در اين روزنامه نوشت: در مجموعه اسناد ارائه شده توسط ويكيليكس چنين سندي وجود ندارد. در يك مورد ديگر «تري ميسان» نويسنده مشهور فرانسوي مدارك مربوط به فيلم يك هليكوپتر كه به غير نظاميان در عراق شليك ميكرده را بررسي كرده و نشان داده كه اين فيلم ساختگي است و واقعيت ندارد البته هليكوپترهاي آمريكايي در فاصله سالهاي 2003 تا 2007 - زمان نهايي اسناد - صدها بار به غير نظاميان شليك كرده و هزاران نفر را به قتل رساندهاند ولي اين فيلم ساختگي است.
* ويكي ليكس براي بررسي برخي اسناد خود چطور به اسناد رسمي دست پيدا كرده است؟
در يك مورد ويكيليكس مدعي است براي تحقيق در مورد صحت يا سقم تيراندازي يك هليكوپتر آمريكايي به سوي غيرنظاميان عراقي و روزنامهنگاران هياتي را به عراق اعزام كرده و آنان از طريق مصاحبه با شاهدان عيني، بررسي اسناد بيمارستاني و بررسي اسناد پزشكي قانوني از صحت نوار ويديويي دريافتي اطمينان حاصل كرده است و اضافه ميكند كه اين روش براي بررسي هر سند اعمال شده است.
اگر دست ويكيليكس درباره هزاران سند مربوط به رفتارهاي سوء ماموران آمريكايي در عراق آنقدر باز بوده كه صحت اسناد را با حضور در صحنه وقوع جرم و در تماس با مراكز رسمي - نظير بيمارستان و پزشكي قانوني - مورد بررسي قرار داده است دو احتمال وجود دارد:
1- اين اسناد و روند تحقيق درباره آن امنيتي نبوده و از اهميت خاصي هم برخوردار نبوده است
2- حدود 150 هزار نيروي امنيتي آمريكايي مستقر در عراق و حدود 150 هزار نيروي نظامي آنان متوجه جمعآوري اين اطلاعات و اعزام هيئتهاي تخصصي براي بررسي صحت يا سقم اسناد ويكيليكس نبودهاند.
احتمال اول درست نيست چراكه هم گردانندگان سايت اين اسناد را «محرمانه» و امنيتي خواندهاند و هم مقامات ارشد سابق و فعلي آمريكا انتشار اين اسناد را سبب به خطر افتادن جان نظاميان ايالات متحده در عراق و افغانستان اعلام كردهاند. «پيتر كينگ» نماينده و رئيس كميته امنيت ملي مجلس نمايندگان آمريكا اعلام كرده است: «ويكي ليكس خطر حاضر و مشهودي است كه امنيت ملي آمريكا را تهديد ميكند.»
مقامات آمريكايي در واكنش به نشر اين اسناد تنها سردبير 27 ساله ويكيلكيس را بازداشت كردهاند ولي كاري به ادامه انتشار اسناد نداشتهاند و حال آنكه تاكنون تنها نزديك به 10 درصد از اسنادي كه از آن حرف زده ميشود، انتشار يافتهاند.
*مهمترين تأثير بيروني انتشار اسناد ويكي ليكس بروز اختلاف جدي ميان مقامات كشورهاي آسيايي است
مهمترين تأثير بيروني انتشار اسناد ويكي ليكس بروز اختلاف جدي ميان مقامات كشورهايي است كه اين اسناد آن را به چيزهايي متهم كرده است و در مجموع تمركز اين اختلافات در قاره آسيا - كشورهاي عربي، روسيه، تركيه، ايران، چين و .... است. اين اسناد به روابط ميان دولتهاي ياد شده آسيب ميزند. هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا به تاثير انتشار اين اسناد در بروز اختلافات گسترده بينالمللي اشاره كرد و گفت: «نتيجه انتشار اين اسناد، ايجاد اختلاف بين كشورهاي جهان خواهد بود.» در اينجا اين سؤال وجود دارد كه اين اختلافات آيا منافعي هم دارد؟ اگر دارد براي چه كشور يا كشورهايي است؟
*اسناد منتشر شده ويكيليكس به ندرت در برگيرنده «نكته جديدي» است
اسنادي كه تاكنون منتشر شدهاند در عين حال به ندرت در برگيرنده «نكته جديدي» است و اكثر اين اسناد پيش از اين به گونهاي در رسانههاي معتبر بينالمللي آمده بود با اين تفاوت كه اينك مطالبي كه تاكنون بنام يك كارشناس يا به نام يك مركز غير دولتي تحقيقاتي مطرح شده بود، ذيل نام يك مقام رسمي و يا يك نهاد رسمي بيان شدهاند و حال آنكه همه ميدانند - بعنوان مثال - N.H.Kبازتاب دهنده نظرات دولت ژاپن و گاردين منعكس كننده ديدگاههاي دولت انگليس است.
وقتي اسناد مربوط به افغانستان - در فروردين 89 - منتشر شدند، اوباما اعلام كرد: «اين اسناد، اطلاعات تازهاي را ارائه نميدهد ما اين مشكلات را ميدانستيم و درحال رفع آنها بوديم». حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان نيز ضمن ابراز تأسف از وقوع جنايات عليه غير نظاميان در افغانستان - كه اسناد ويكيليكس بيانگر آن بود - اعلام كرد كه همه از اين مسايل خبر داشتند».
اگر از اين منظر به موضوع نگريسته شود، اسناد انبوه ويكي ليكس «آورده اطلاعاتي» به حساب نميآيد اما هر چند اين اسناد تصويري از واقعيت پيش چشم باشند، ارزش استنادي دارند و حداقل براي ثبت تاريخي وقايع مهم به حساب ميآيند.
*برخي ابهامات و چند سوال درباره اسناد ويكيليكس درباره ايران
اسناد ويكيليكس درباره ايران نيز در هالهاي از ابهام قرار دارد. از يك طرف هنوز هيچكس نميداند كه
1- چند درصد اسناد به ايران مربوط است؟
2- چند درصد از اسناد مربوط به ايران منتشر شدهاند؟
3- چند درصد از اين اسناد به ضرر ايران است؟
4- چند درصد از اسنادي كه عليه ايران است ماهيت امنيتي دارند؟
تا اينجا اين اسناد، اطلاعات خاصي كه جنبه آورده اطلاعاتي داشته باشد درباره ايران به ما نميدهد. ماحصل آنچه ما ديدهايم اين است كه
1- كشورهايي در دنيا و در منطقه عليه ايران توطئه كردهاند
2- سرويسهاي اطلاعاتي، رفت و آمدهاي رسمي و غيررسمي ما را در منطقه زير نگاه گرفتهاند
3- در محافل خصوصي اسرائيليها و آمريكاييها اعتراف شده است كه سندي درباره تلاش ايران براي دستيابي به بمباتمي وجود ندارد
4- مقامات آمريكايي در جلسه خصوصي اعلام كردهاند كه دكتر احمدينژاد برنده واقعي انتخابات بوده است
5- آمريكا و اسرائيل قبل از انتخابات - از اگوست 2007 - توافق كرده بودند كه از طريق تحريك دانشجويان، اقوام و .... نظام سياسي ايران را تغيير دهند
6- مقامات وزارت دفاع آمريكا در مذاكره با وزير خارجه ايتاليا گفتهاند كه ايران به طالبان سلاح نميدهد
7- ديپلماتهاي آمريكايي در اجلاس سران اروپايي گفتهاند آمريكا عليرغم ارسال پيام دوستانه تبريك نوروزي به مردم ايران همچنان سياست فشار در قبال ايران را دنبال ميكند و صحبت از تعامل تنها براي كسب وجهه است.
در همه اين موارد قبلا دهها و صدها سند در رسانههاي معتبر آمريكايي، اروپايي و صهيونيستي از زبان رسانهها و حتي مقامات رسمي بيان شده بود و همه از آن خبر داشتهاند بنابراين اسنادي كه تاكنون درباره ما منتشر شده اند -كه البته اهميت خاص خود را دارند- مشكلي براي ايران به وجود نمي آورد. البته اين فقط بخشي از ماجراست.
*هدف از انتشار اسناد ويكيليكس چيست؟
بررسي احتمالات:
1- علت جمعآوري و انتشار اين اطلاعات و اسناد يك ماجراجويي شخصي يا رسانهاي است و از قبيل رويدادهايي است كه روزانه در اطراف ما اتفاق ميافتند بدون آنكه لزوما از يك مهندسي خاص خبر دهند از اين رو اين اسناد اعتبار چنداني ندارند و از دقت كافي برخوردار نيستند چراكه هدف اصلي ماجراجويي بوده نه ارائه حقيقت و خدمت به آن.
2- علت جمعآوري و نشر اين اطلاعات در «فروش آن به 5 روزنامه معتبر بينالمللي» نهفته است بنابراين ماجرا در واقع «تجارت اطلاعات» است و بدين لحاظ اين اسناد از ارزش متوسط برخوردارند چرا كه ادامه اين تجارت جز با تضمين سطحي از صحت اطلاعات ميسر نيست.
3- انتشار اين اطلاعات محصول «تكنولوژي نوين اطلاعاتي» است به اين معنا كه دوره حفظ اطلاعات و سپس انتشار آن در 50 سال بعد سپري شده و انتشار سريع اطلاعات از توانمندي اطلاعاتي خبر ميدهد و لذا اين يك مانور اطلاعاتي براي كشوري است كه آنها را منتشر ميكند. از اين منظر آمريكاييها با نشر اين اطلاعات خواستهاند ديگران را به ميدان ارائه اطلاعات بكشانند و يك رقابت ارائه اطلاعات را راه بياندازند همانگونه كه با انتشار ليست تعداد و نوع تسليحات حساس و استراتژيك خود، رقيب را وادار به ارائه ليست مينمايند و رفتار او را مديريت ميكنند. اين گزينه ميگويد ويكيليكس سايتي دولتي است و انتشار اسناد آن اقدامي هوشمندانه است.
4- نشر اين اطلاعات محصول فضاي غيرقابل كنترل كامپيوتر و اينترنت است. امروزه يك «هكر» ميتواند با استفاده از ابزار به سايتهاي حساس وارد شود و اطلاعات آن را تخليه كند. يك فلش ميتواند حاوي چندين مگ اطلاعاتي شود و لذا از آنجا كه امروزه اينترنت، تلفن همراه و... كه توسط مقامات رسمي - حتي اطلاعاتي - مورد استفاده قرار ميگيرند در دسترس هكرها قرار دارند، جمعآوري اين اطلاعات كار سادهاي است. از اين رو امروزه سيستمهاي اطلاعاتي موضوع حفظ اطلاعات دشوار و پيچيده شده است.
5- جمعآوري و نشر اين اطلاعات محصول نارضايتي افراد در درون سيستم اجرايي ايالات متحده است. خبرهاي زيادي منتشر شدهاند كه از نارضايتي نظاميان آمريكايي مستقر در افغانستان و عراق خبر ميدهند. اين نظاميان به سياستهاي رسمي كشورشان اعتماد ندارند. اظهارات ژنرال مك كريستال اين نارضايتي را حتي در سطوح بالايي ارتش به نمايش گذاشت. حجم وسيع نظاميان آمريكايي كه حداقل يك بار «خودكشي» را تجربه كردهاند هم از اين موضوع حكايت ميكند. براي چنين نظامياني ديگر مفهومي به نام «منافع ملي» و «امنيت ملي» كشور وجود خارجي ندارد. پس هيچ عجيب نيست كه اطلاعات محرمانه ارتش و سفارتخانههاي آمريكا در خاورميانه توسط آنها به ويكيليكس داده شده باشد. از اين منظر نشر اسناد محرمانه ارتش آمريكا نشان دهنده فروپاشي امنيتي اين كشور ميباشد.
6- انتشار اين اسناد ناشي از فضاي رقابت دو حزب جمهوريخواه و دمكرات است. نگاهي به اسناد نشان ميدهد كه اكثر اسناد افشا شده درباره آمريكا مربوط به عملكرد ارتش اين كشور در فاصله سالهاي 2001 تا 2007 است كه نئوجمهوريخواهان بر ارتش فرمان ميدادهاند. انتشار اين اسناد در آستانه و حوالي انتخابات ميان دورهاي كنگره از جناحي بودن انگيزه انتشار اسناد خبر ميدهد. از همين منظر بعضي هم گفتهاند از آنجا كه انتشار اين اسناد به روابط خارجي دولت آمريكا با كشورهاي خارجي لطمه ميزند اين يك اقدامي داخلي براي تضعيف جناح اوباما ميباشد.
7- انتشار اين اسناد از فروپاشي دروني آمريكا حكايت ميكند. كشوري كه نتواند اطلاعات حساس خود را حفظ كند قادر به مديريت تحولات نيست. نگاهي به درجا زدن دولت آمريكا در حل بحران مالي، شكست آمريكا در سياست مهار چين، شكست سياست آمريكا در بازنگري N.P.T، شكست آمريكا در پرونده فلسطيني، ناتواني آمريكا در كنترل رژيم تلآويو، عدم توانايي آمريكا در همراهسازي اعراب منطقه عليه ايران، ناتواني آمريكا در حل برنامه هستهاي ايران، زود هنگام شدن رويگرداني مردم آمريكا از حزب حاكم، شكست آمريكا در پروژه عراق، شكست آمريكا در پروژه افغانستان،؛ شكست آمريكا در مهار رژيم سودان، شكست آمريكا در تضعيف مقاومت لبنان و... همه از فروپاشي درون آمريكا حكايت ميكنند در اين شرايط نافرماني اطلاعاتي و از هم گسيختگي امنيتي اين كشور عجيب نيست.
8- انتشار اين اسناد نشان ميدهد كه آمريكا روند كنوني جهان را به نفع خود ارزيابي نميكند و درصدد تغيير آن است از اين طريق آمريكاييها خواستهاند بازي موجود در صحنه بينالمللي را به هم بزنند. دو سال پيش 16 سازمان اطلاعاتي آمريكا طي گزارش 400 صفحهاي كه خطاب به كنگره منتشر كردند فضاي بينالمللي در سال 2025 را به گونهاي ترسيم كرده بودند كه آسيا در نيمه دهه سوم قرن جاري ميلادي محور اقتصاد و تجارت بينالملل خواهند بود، چين بزرگترين اقتصاد خواهد داشت، روسيه موقعيت خود را به عنوان يك قدرت سطح اول باز مييابد و ايران و هند هم به سطح قدرتهاي رديف اول دنيا راه مييابند در نقطه مقابل آن از موقعيت آمريكا، فرانسه و انگليس كاسته ميشود. اگر به مجموعه اسنادي كه منتشر شده نظري بياندازيم درمييابيم كه نوعي به هم ريختگي سياسي در روابط دولتهاي بالفعل و بالقوه قدرتمند آسيا به صورت خطي تعقيب شده است. روسيه، چين، ايران و كشورهاي عربي در اين تصاوير در نقطه مقابل هم قرار دارند و عليه هم به توطئه مشغولند. از اين منظر ويكيليكس ماموريت دارد كه از طريق ارائه اسناد، يك شورش و آنارشي اطلاعاتي راه بياندازد تا همه دريابند شرايط فعلي حالت انفجاري دارد و بايد براي آن فكري كرد در اين شرايط ساختارهاي موجود بين المللي كه آمريكا چهره شاخص آنهاست نوعي مرجعيت سياسي پيدا ميكند.
9- لابي صهيونيستي آمريكا دنبال ايجاد فضايي است تا چهرههاي موثر داخل آمريكا و بيرون آن به اين جريان تمكين بيشتري داشته باشند. در اين خصوص بايد «همه» احساس عدم امنيت كنند و درصدد «حل و فصل جامع» برآيند. براين اساس در اين ماجرا همه مسئلهدار شدهاند و در عين حال اسرائيليها احساس امنيت ميكنند. نتانياهو ميگويد: «اسناد ويكيليكس ثابت ميكند كه مهمترين مسئله خاورميانه، فلسطيني نيست، ايران است.» همزمان با آن شايع ميشود كه در مجموعه اسناد ويكيليكس هيچ سندي درباره رژيم صهيونيستي وجود ندارد. اگر اين خبر درست باشد ميتواند يك سرنخ تلقي شود. صهيونيستهاي آمريكايي در گذشته هم براي تغيير فضا به نفع اسرائيل، تئوري «نياز به راه حل جامع» را به اجرا گذاشتهاند.
10- در خارج از آمريكا، ايالات متحده رقبايي دارد. بخصوص دولتهايي كه در دوره بوش با آمريكا هماهنگ بودهاند از سياستهاي اوباما نگران هستند دو كشور انگليس و فرانسه در خط مقدم اين كشورها قرار دارند اگر اخبار اقدامات انگليس را پيگيري كنيم درمييابيم كه Mi6- سرويس جاسوسي انگليس - بشدت فعال شده است. انگليسيها در پشت اقدامات جامع عليه ايران و روسيه قرار دارند و خبرها بيانگر آن است كه در اين ميدان از امريكاييها تندتر هستند. اين مسئله آنقدر عيان است كه در فضاي عمومي منطقه قابل لمس ميباشد. بعضي از خبرها از نقش محوري انگليس در ترورهاي اخير ايراني خبر ميدهد. علاوه بر انگليس، فرانسهي ساركوزي هم انگيزه زيادي براي ورود در يك پروژه ضد اوباما دارد. اين روزها خبرهاي فراواني وجود دارند كه از اختلافات عميق ميان فرانسه و آمريكا خبر ميدهند. همين ديروز رسانهها نوشتند در جريان مذاكرات 1+5 و ايران براي اولين بار شاهد موضعگيري فرانسه در مقابل آمريكا بوديم.
*تجزيه و تحليل دلايل نشر اسناد
در مورد اهداف يا هدف واقعي از انتشار اين اسناد هنوز نميتوان با قاطعيت حرف زد چراكه تنها كمتر از 10 درصد از اسناد در دسترس قرار گرفتهاند و كمتر از يك سوم اسنادي كه در دسترس قرار دارند، با اهميت ميباشند. در عين حال در مورد احتمالات دهگانهاي كه ذكر شد، ميتوان قضاوت اوليهاي ارائه داد:
1- گزينه ماجراجويي شخصي با توجه به حجم اسناد و نيازي كه براي جمعآوري و انتشار آن به همكاري دارد و انتشار كاملا برنامهريزي شده آن در مهمترين روزنامههاي غرب منتفي به نظر ميرسد اگر هم گزينه ماجراجويي درست باشد اين يك ماجراجويي جمعي و توافقي شده است.
2- بحث تجارت اطلاعات نميتواند درست باشد چرا كه تجارت اطلاعات در يك كانال رسمي صورت ميگيرد يعني يك دولت اطلاعاتي را به دولت ديگر ميفروشد نه اينكه چند رسانه اطلاعاتي را به حراج ميگذارند البته اگر كشوري در صدد ضربه زدن به كشور يا كشورهاي ديگر از طريق انتشار اطلاعات باشد بحث ديگري است كه به آن فروش اطلاعات نميگويند.
3- با توجه به اينكه اطلاعات منتشر شده - به فرض دقيق بودن- مربوط به دولتهاست و بخصوص مربوط به بخشهاي امنيتي و نظامي آنان است و طبعا دولتها اسناد خود را در سايتهاي مفتوح و مشترك قرار نميدهند يعني يك مقام اطلاعاتي هم به همه اطلاعات يك سرويس دسترسي ندارد تا بتواند از طريق ورود به يك شبكه رايانهاي همه اطلاعات را تخليه و بعد هم در روي يك سايت شخصي قرار دهد و سپس رسما به چند روزنامه بفروشد. بنابراين فرضيه محصول تكنولوژي نوين اطلاعاتي هم بعيد بنظر ميرسد.
4- اما فرضيه محصول غيرقابل كنترل بودن كامپيوتر و اينترنت و اينكه يك هكر بتواند به جمعآوري اطلاعات محرمانه نظامي و ... دست پيدا كند هم قابل قبول نيست چرا كه اولا هكرها خود را معرفي نكرده و فعاليت آشكار ندارند. ثانياً سيستمهاي اطلاعاتي به محض مواجه شدن با يك هكر وارد عمل شده و اطلاعات را از دسترس خارج مينمايند. بنابراين نميتوان پذيرفت كه يك يا چند هكر 4-3 سال مشغول تخليه فايلهاي اطلاعاتي باشند ولي سازمان مربوطه حساس نشده باشد.
5- فرضيه نقش ناراضيان منطقي بنظر نميرسد؛ افراد يك ارتش، صرف عضو بودن به شبكههاي مختلف اطلاعاتي دسترسي ندارند و حفاظت و واحدهاي ضد جاسوسي در اين سيستمها اين دسترسيها را كنترل ميكنند و وقتي هم كه يك سري اطلاعات نشت ميكند، مسئولان ارشد وارد عمل شده و با شدت با متخلفين برخورد مينمايند. بنابراين گستردگي اسناد احتمال اين گزينه را كاهش ميدهد.
6- از آنجا كه اين اسناد براي امنيت ملي كشورها - از جمله آمريكا- ضرر داشته، گزينه حزبي بودن نشر اطلاعات نميتواند قابل پذيرش باشد اگر چنين بود حزب رقيب از موضع مدعي وارد ميدان ميشد و عليه حزب ديگر به دادگاه شكايت ميكرد كه تاكنون اين اتفاق نيافتاده است.
7- گزينه «فروپاشي دروني آمريكا» در اين ماجرا قابل تامل است ميتوان مواردي را نشان داد و بر اساس آن فروپاشي دروني را نتيجه گرفت در عين حال با نگاه به ماجراي 11 سپتامبر 2001 كه آمريكاييها هزينهها و اتهاماتي را در فضاي داخلي و بينالملل پذيرفتند تا بتوانند فضاي بينالمللي را تغيير بدهند. اگر كسي در دو ماه اول پس از وقوع ماجراي برجهاي دوقلو ميخواست نظر بدهد فروپاشي اطلاعاتي آمريكا را بعنوان يك احتمال جدي مطرح ميكرد و حال آنكه بعدا ماجرا معناي ديگري پيدا كرد. ما فعلا در ماههاي اول انتشار اسناد ويكي ليكس هستيم و آمريكا احيانا در مرحله پرداخت هزينه قرار دارد و ماجرا ميتواند وجه با اهميتتر ديگري داشته باشد كه زمان رؤيت آن فرا نرسيده است.
8- در اينكه روند تحولات به نفع آمريكا نيست نوعي اجماع نظر در سطح بينالمللي و در سطح داخلي ايالات متحده وجود دارد. گزارشهاي رسمي از جمله گزارش 16 سازمان اطلاعاتي در سال 2008 از اين موضوع خبر ميدهند. اينكه آمريكاييها اهل بهم زدن كافه باشند و با تأسي به روش اسلاف خود مانند يك «كابو» وارد صحنه بشوند قابل پذيرش است. از سوي ديگر آمريكاييها برخلاف اروپاييها، روسها، چينيها و ... ريسكپذيرند در طول 10 سال گذشته آمريكاييها 4 جنگ را در خاورميانه به راه انداختهاند و چندين پروژه ديگر را نيز دنبال كردهاند. هيچ بعيد نيست كه نشر اسناد ويكي ليكس در حكم «يك 11 سپتامبر اطلاعاتي» باشد. از قضا بعضي از رسانههاي غرب به اين نكته اشاره كردهاند.
9- نقش رژيم صهيونيستي و لابي صهيونيستي در آمريكا بعيد به نظر نميرسد ولي براي اثبات آن دلايل قوي يا اسناد غيرقابل انكار نياز دارد.
10- نقش رقباي اروپايي هم مانند نقش قايل شدن براي لابي صهيونيستي نياز به دليل محكم و يا سند قابل تامل دارد در عين حال ميتوان براي دولتهاي آمريكا و انگليس در اين ماجرا نقش مكمل و نقشه مشترك هم قايل شد.
نكته نهايي:
اسناد ويكي ليكس هرچه باشد و از هر نقشهاي برخاسته باشند ميتوانند تؤامان فرصتها و تهديداتي را به وجود آورند. ميتوان با هوشمندي به آنان نظر انداخت. آموزه قرآني به ما ميگويد سخن كفار درباره مؤمنين قابل استناد نيست ولي سخن كافر عليه كافر قابل استناد ميباشد. اسناد ويكي ليكس وقتي از آمريكا و عملكرد نيروهاي آن خبر ميدهند قابل استناد و حتي پيگيري است ولي زماني كه اين اسناد راجع به محيط منطقهاي ما حرف ميزنند و بيم آن وجود دارد كه توطئه اي در راستاي بهم ريختن روابط طبيعي كشورها باشد قابل استناد نيست.
سعدالله زارعي
انتهاي پيام/ي