گروه پژوهش هاي خبري - نشست تهران و استقبال گسترده كشورها از آن فرصتي فراهم كرد تا براي مبارزه با تروريسم، وراي بحث هاي سياسي موردنظر آمريكا و ساير قدرت ها، چاره انديشي شود.
تروريسم يكي از بزرگترين چالش هاي جامعه جهاني است كه باعث از بين بردن جان هزاران انسان و تحميل هزينه هاي مادي و معنوي سنگين شده است. گروه ها و عناصر تروريستي نشان داده اند كه هيچ حد و مرز و يا محدوديتي را براي اعمال خطرناك خود نمي شناسند و براي رسيدن به اهداف خويش حاضر به زير پا گذاشتن كليه ارزش هاي انساني و الهي و همچنين نقض مقررات و تعهدات بين المللي هستند.
نشست مبارزه با تروريسم با حضور سران و مقامات ارشد 60 كشور جهان و نهاد بين المللي، روز گذشته در تهران آغاز به كار كرد. اين نشست در حالي برگزار مي شود كه بسياري از ناظران سياسي آن را تحولي بزرگ در حوزه مبارزه با تروريسم و برقراري امنيت و ثبات در احكام بين الملل مي دانند.
بيش از 60 كشور و سازمان بينالمللي براي حضور در كنفرانس مبارزه با تروريسم كه در روزهاي 4 و 5 تير ماه - در تهران برگزار مي شود، حضور به هم رساندند و نمايندگاني از سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، سازمان همكاري كشورهاي آسيايي، سازمان همكاري شانگهاي، اكو، پليس بينالملل و سازمان مقابله با مواد مخدر و جرايم، ازجمله سازمانهاي بينالمللي حاضر در اين اجلاس هستند.
هدف اصلي كنفرانس، فراهم آوردن فرصتي براي تبادل نظر پيرامون ابعاد مختلف مبارزه با تروريسم، بررسي دلايل روند رو به رشد فعاليتهاي تروريستي در عرصه جهاني، بررسي چالش ها و موانع موجود در راه مبارزه با تروريسم، چگونگي تقويت راهكارها و سازو كارهاي مناسب براي مقابله با تروريسم در سطوح دوجانبه، منطقهاي و بينالمللي از جمله اهداف اجلاس بين المللي مبارزه جهاني با تروريسم در تهران اعلام شده است.
**واژه شناسي ترور و تروريسم
------------------------------------
در لغتنامه روابط بينالملل ذيل كلمه Terrorism آمده است: ترور و تروريسم به فعاليت هاي
بازيگران دولتي و غيردولتي اطلاق ميشود كه شيوه و تمهيدات خشن را در اعمال خود براي رسيدن به اهداف سياسي به كار ميبرند.
وزارتخارجه آمريكا از سال 1983 تعريف مندرج در سند 22 از قانون ايالاتمتحده، ماده 2656، بند «د» را به كار ميبرد: «واژه تروريسم به معناي خشونت عمدي و با انگيزه سياسي است كه عليه اهداف عمومي نظامي، سياسي و اقتصادي توسط گروههاي فراملي (Trans national ) يا فروملي (Subnational) و يا عوامل پنهاني و معمولا با قصد نفوذ در مخاطبان صورت ميگيرد.»
اختلافات فراوان در ارايه تعريفي جامع از تروريسم، به گونهاي است كه گويا هر يك از مطرحكنندگان اين تعاريف از پديده متفاوت و مستقلي سخن ميگويند. برخي از نويسندگان، تعاريف گوناگوني از تروريسم ارايه دادهاند، اما جمعبندي اين تعاريف را مشكل دانسته، عمدتاً از خود تعريف ديگري ذكر كردهاند.
حاصل آنكه «تروريسم» اصطلاحي است كه انديشمندان سياسي و حكومتها بر سر آن توافق ندارند، ولي تمام اين تعاريف شيوههاي گوناگوني است كه با تعبيري منفي به كار رفتهاند تا اعمال تهديدآميز به كار گرفته شده از سوي گروههاي فرادولتي خودجوش سياسي را توصيف نمايند.
جامعهشناسان سياسي معتقدند؛ به دليل تعارض وسيع ميان ايدئولوژيها يا اهداف سياسي نميتوان به تعريف واحدي از «تروريسم» دست يافت.
**ريشه بحث مبارزه با تروريسم
-----------------------------------
تروريسم حاصل جمع تعارض و تقابل مدعيان قدرت است كه براي كسب يا حفظ قدرت از اين روش خشن عليه رقيب بهره ميگيرند. البته جدال ميان صاحبان قدرت و مدعيان آن ضرورتا و صرفا بر سر قدرت سياسي نيست كه دولت متولي آن است. جدال بر سر مسايل اقتصادي، جدال براي اثبات حقانيت و مشروعيت فرقههاي ديني و حساسيت بر سر برتري قومي و نژادي، همه مواردي هستند كه تروريسم را بهوجود ميآورند. معمولا ترور و تروريسم يك اقدام سياسي در جهت حذف رقيب سياسي به منظور رسيدن به هدف سياسي است.
**يازدهم سپتامبر و آغاز رويكرد جديد به تروريسم
-------------------------------------------------------
رويداد 11 سپتامبر از يك سو نقطه عزيمت نظام بينالملل در جهت تغيير به نفع ايالاتمتحده آمريكا، يعني در جهت محقق ساختن نظام تكقطبي، بود و از سوي ديگر عامل مهمي بود در شكلگيري تروريسم فوق مدرن. حادثه 11 سپتامبر بهانه محكمي براي سرعت بخشيدن به استراتژي استيلاجويانه آمريكا بر جهان تحت رهبري نومحافظهكاران درون كاخ سفيد بود، زيرا در پشت اين بهانه، آمريكا بر افغانستان و عراق مسلط شد و تروريسم از مرحله نظريهپردازي به مرحله عملياتي وارد گرديد و مبارزه با تروريسم در صدر استراتژي كلان و بلندمدت آمريكا قرار گرفت. از آن پس بوش، نخستوزير آمريكا در پناه استراتژي مبارزه همهجانبه با تروريسم و حاميان آن نظريه محور شرارت شامل ايران، عراق و كرهشمالي را در دوره اول رياستجمهوري خود طرح كرد.
از سال هاي 1993 تا 1996، آمريكا با فعالكردن سازمان هاي اطلاعاتي ــ امنيتي خود كوشش كرد آثار نظام دوقطبي را محو نمايد و جهان را تحت رهبري خود به سمت نظام سلسلهمراتبي متمايل به نظام تكقطبي و در جهت مبارزه با تروريسم و بهويژه آنچه بنيادگرايي اسلامي خواندند هدايت كند. تعقيب سياست مبارزه با بنيادگرايي اسلامي درواقع تعقيب استراتژي كلي آمريكاست. زيرا اين كشور براي توجيه سلطهگري هاي خود در سطح جهان و مهار افكار داخلي به جاي خطر ماركسيسم، اينك بنيادگرايي اسلامي را بهعنوان يك دشمن فرضي در مقابل منافع ملي و امنيت ملي شهروندان خلق كرده است. بنابراين دولت بوش با طرح امنيت سرزمين و فراسرزمين آمريكا، مساله مبارزه با تروريسم را به يك گرايش بينالمللي بدل كرده است تا در پشت اين ادعا به اهداف خود دست يابد.
'جان نيوهاوس' مشاور ارشد آژانس كنترل تسليحات آمريكا اعتقاد دارد: بوش يكي از ابزارهاي امپرياليسم آمريكايي است كه بعد از حادثه 11 سپتامبر تصميم مي گيرد قدرت و كشور گشايي اش را علني و به بهانه مقابله با تروريسم به افغانستان و عراق لشكركشي كند. وي اضافه كرد: تاكنون كسي از خود پرسيده كه چرا آمريكا نتوانسته است هيچ سلاح كشتار جمعي در ديگركشورهاپيداكند؟
در اين زمينه 'جان بلا مي فاستر' استاد دانشگاه اورگن هم در موضوع تروريسم بين المللي به امپرياليسم آمريكايي اشاره مي كند و معتقد است: آمريكا درصدد ايجاد حاكميت مطلق در جهان است و به همين دليل در هر جاي جهان از گواتمالا، كنگو و ويتنام گرفته تا ايران و سوريه، با اين حاكميت مخالف باشند، با عنوان تروريسم بين المللي با آنها مقابله مي شود.
'راجر جي بورباخ 'عضو مركز مطالعات بين المللي آمريكا بر اين باور است كه ترس از تروريسم در آمريكا هيچ وقت تمامي ندارد چرا كه خود همين سياستمداران آن را ترويج مي كنند و تا وقتي كه سياست هاي خارجي اين كشور به همين روال باشد ترس از تروريسم در جهان باقي خواهد ماند.
ايالت متحده آمريكا ليستي از گروه هاي تروريستي جهاني را اعلام كرد كه در ميان آنان به فتح، جهاد، حزب الله و حماس در خاورميانه اشاره كرده است.
ليست دفتر هماهنگي مقابله با تروريسم وزارت خارجه آمريكا در حالي منتشر مي شود كه آمريكا خود مهمترين حامي تروريسم بوده و كماكان از نيروهاي تروريستي به طور جد حمايت مي كند و در عين حال نيروهاي مردمي در كشورهاي اشغال شده مسلمان را تروريست مي خواند.
**سازمان ملل متحد و مساله تروريسم
---------------------------------------------
سازمان ملل متحد و تمام سازمان هاي بينالمللي و حتي دادگاه بينالمللي كيفري تاكنون نتوانستهاند بنا به ملاحظات سياسي به يك تعريف واحد و مستقلي از تروريسم دسترسي پيدا كنند و مجازات آن را بهعنوان يك جرم بينالمللي مشخص سازند. در مجمع عمومي سازمان ملل متحد گروهي از كشورها، از جمله الجزاير، هندوستان، سريلانكا و تركيه، پيشنهاد كردند تروريسم بهعنوان يك جرم بينالمللي شناسايي شود و در صلاحيت دادگاه بينالمللي كيفري قرار گيرد؛ يعني جرمي در حق بشريت شناخته شود. بسياري از دولت ها از جمله آمريكا با چنين پيشنهادي عمدتا به چهار دليل زير مخالفاند:
1 ـ اين جرم به خوبي تعريف نشده است
2 ـ بهنظر اين دولت درج اين جرم در فهرست جرايمِ ضدبشري، دادگاه بينالمللي كيفري را سياسي ميكند
3 ـ برخي اقدامات تروريستي آن اندازه شديد نيستند كه مستلزم صدور قرار تعقيب از سوي يك دادگاه بينالمللي باشد
4 ـ بهطور كلي تعقيب و مجازات چنين جرايمي در دادگاههاي داخلي كارآمدتر است تا در دادگاه هاي بينالمللي.
بسياري از كشورهاي در حال توسعه نيز با پيشنهاد درج اين جرم در ليست جرايم اساسنامه دادگاه بينالمللي كيفري مخالفت كردند، زيرا احساس ميكردند اساسنامه بايد ميان تروريسم و مبارزاتي كه مردمِ تحت سلطه خارجي، استعمار يا اشغال براي آزادي خود و تعيين سرنوشت خويش انجام ميدهند، تفكيك قائل شد. بنابراين هم اين پيشنهاد و هم پيشنهاد اول رد شد.
**تهران بزرگترين حامي مبارزه با تروريسم
-----------------------------------------------
اجلاس تهران فرصتي مناسب براي تبادل نظر پيرامون موضوعاتي چون دلايل روند روبه به رشد فعاليت هاي تروريستي در عرصه جهاني، چالش ها و موانع موجود در راه مبارزه با تروريسم، نقش سازمان هاي بين المللي و منطقه اي درخصوص مبارزه با تروريسم، ديدگاه اديان الهي درخصوص مبارزه با تروريسم و راهكارها و سازوكارهاي مناسب براي تقويت همكاري هاي بين المللي به منظور مقابله با تروريسم در سطوح دو جانبه، منطقه اي و بين المللي است.
**نگاه جهان
--------------
محافل رسانه اي و سياسي غرب با فرافكني و بعضا سانسور خبري و فضاسازي منفي عليه ايران، سعي كرده اند تا اين نشست را كم اهميت جلوه دهند اما حضور قابل توجه سران و مقامات ارشد كشورها در اين نشست، نشانگر اعتماد جهاني به ايران و جايگاه جمهوري اسلامي در معادلات جهاني است. اين نشست بار ديگر نشان داد كه ادعاي غرب مبني بر انزواي ايران و نگاه منفي جهان به آن، امري واهي بوده و جهانيان، ايران را به عنوان پيشگام دگرگوني در ساختار جهان مورد تاييد قرار داده و بر توسعه روابط و همكاري با آن در زمينه هاي مختلف تاكيد دارند.
برگزاري نشست تهران با چنين استقبالي، در شرايطي كه غرب در هفته هاي اخير به زعم خود، تحريم هاي شديدتري عليه ايران وضع كرده و به فضاسازي منفي عليه تهران پرداخته را مي توان ناكامي ديگر آنها در اجراي طرح هاي خود در برابر ملت بزرگ ايران و نظام اسلامي دانست كه نشانه اي بر ارتقاي نقش و جايگاه ايران در معادلات جهاني و انزواي بيشتر غرب در برابر كشورهاي مستقل و آزادي خواه است كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شود.