|
ارسالکننده: بیژن کد نظر: 13894
تاریخ ارسال: 01 Nov 2011
|
با سلام خدمت آقا ناظر عزیز سایت دیدگاه برای من همیشه سایتی بر گرفته از کنیه به دشمنان آزادی و زبان دوستداران دمکراسی و داشتن میهن آزاد بوده ولی جای تاسف است چطور می توان اجازه داد که اشخاصی در لوای ترحم و نگرانی در مورد اشرفیان این مطالب رو در دیدگاه درج کنند اشرفیانی که چهره مقاومت و شقاوت دشمنان آزادی رو به دنیا با خونشان با نسل فدا و ایثار نشان دادند.آقا ناظر در این مطلب به خواننده فقط و فقط یک چیز رو انتقال میده که اشرفیان اسیر دست رهبری مقاومت هستندو مقاومت ایران فقط قسط بهره برداری از کشتار اشرفیان در جهت نشان دادن اینکه مقاومت هنوز زنده است را دارد. آقا ناظر مجاهدین واشرفیان را شما بخوبی میشناسید که احتیاجی به ترحم و دلسوزی ندارند رمز شکست ناپذیر مقاومت در نسل فدا و ایثارگری آنهاست
با تشکر
|
ارسالکننده: فریده کد نظر: 13893
تاریخ ارسال: 31 Oct 2011
|
اشرفیان نیاز به این دلسوزیها ندارند اگر آزاده هستید به انتخاب آزاد وهدفی که دارند احترام بگذارید.من خواهرم در اشرف است طی آخرین تماسی که داشتم ونگرانی ام را گفتم به من گفت ما تا آخر ایستاده ایم و آ گاهانه برای هر سرنوشتی پیش بیاید آماده ایم وگفت نگرانی ات را درک میکنم ولی باعث مخدوش کردن انتخاب آگاهانه ما نباشد.اگر دین ندارید آزاده باشید وبجای پخش این اشعار مزخرف به انتخاب این آزادگان ارزش قایل بشوید.من وظیفه انسانی ام را در نجات جان این مبارزان انجام میدهم اگر وجدانی است اگر انسانیتی دارید بجای این اشعار توهین آمیز به اشزفیان وظیفه انسانیتان را انجام بدهید.آقای ناظر و وفا خطاب به شماست.
|
ارسالکننده: علیرضا بعقوبی کد نظر: 13892
تاریخ ارسال: 31 Oct 2011
|
با سلام آقای ناظر عزیز
بنده بنا به درخواست آقای یغمائی بازهم شعر را خواندم چیزی جز نواختن کسانی که تمام وجه همتشان در تمامی اوقات شبانه و روز پیدا کردن یک راه حل برای مسئله اشرف باشددر این شعر نیافتم. شخصا با آقای یغمائی و شعرها و سرودهایش خاطره ای سی و اندی ساله دارم حتی برایم سخت است که او را لوکس و آب کشیده آقای یغمائی بخوانم. او حق دارد که از آنچه که می گذرد عصبانی باشد اما این عصبانیت باید بر سر چه کسی خالی شود بر سر کسانی که هر روز و هر ساعت دارند ذوب می شوند و آدمی آب شدنشان را در هر نگاه دوباره به آنها لمس و حس می کند؟ آیا اکنون زمان این حرفهاست؟. خودم را هم در حدی نمی بینم که به ایشان نصیحت کنم و در این شرایط هم نمی خواهم در این فضای عصبی بدمم اما آقای ناظر عزیز شما هم دوباره بنا به درخواست آقای یغمائی این شعر را بخوانید . چه کسی از این شعر سود می برد؟ اشرفیان؟ آیا نباید لحظه ای خودمان را کنترل کنیم که چه داریم به زبان و کلام می آوریم؟ من درباره هر کسی سخن نمی گویم. مخاطب خود را می شناسم و حساسیت او را درک می کنم. اما نباید لحظه ای به این بیندیشم که همین شعر در بولتن وزارت اطلاعات برای استحضار رهبر راهی "بیت رهبری" می شود قبل از آنکه همچون منی بتواند آن را خوانده و نظرش را اعلام دارد؟. آقای ناظر از شما بزرگوار هم انتظار این است که بنا به رابطه ای که با آقای یغمائی دارید قدری او را از ادامه این راه که نه تنها هیچ کمکی به اشرفیان نمی کند بلکه مایه دلخوشی ولی فقیه جنایتکار و شاگر جلادان می شود بازدارید عوض اینکه چنین مطلبی را به اشاعه اش کمک کنید. مطمئن باشیداین چیزی از تمرین دمکراسی ما کم نخواهد کرد اگر بدانیم که بعنوان یک دمکرات وظیفه داریم در همه حال به فاشیسم مذهبی حاکم نه بگوئیم و او را از خود خوشحال نسازیم.
|
ارسالکننده: فریدون کلن کد نظر: 13891
تاریخ ارسال: 31 Oct 2011
|
چند بار خواندم . تامل هم کردم!!
سیوالی مبهم بر صفحه مانیتورم نقش بست. حالا دارم روشن تر می بینم!! اقای شاعر اگر هم اکنون
اقا زاده گرامی هنوز هم در اشرف بود ایا به همین سان و همین سیاق شعر می سرودی؟
سیوالم داره روشنتر خودشو نشون می ده!اقای شاعر! اقای سیاستباز افای همه چیز و همه کس چرا یکبار هم که شده به جای جاگیری در صف نماز میت و اماده شدن برای خواندن فاتحه نه تنها برای اشرف بلکه برای تمامی مجاهدین به خودتون کمترین زحمت (چون که عقل کل داشتیم و شما علاوه بر ان از عالم غیب هم برخوردارید)را بدهید وبفرمایید چکار باید کرد تا این طلسم غیب گویی تان باطل شود و از دماغ هیچکدام ناوارفتگان اشرف خونی جاری نشود؟
ولی اگر نسخه باطل سحر شماافاضه نکرد. بعد تکلیف من و امثال من به عنوان خانواده اشرفیان
با شما چیست ؟
من از اینده نمی گویم بلکه گذشته شما را هم مرور ودر ان تامل کردم!نتیجه ای که گرفتم روشن و واضح خودش را نشان می دهد: مدت مدیدیست خیری از امثالهم به ما نرسیده عنایت بفرمایید شر مرسانید.ممنون می شویم!!
|