|
|
حرف کهنه ای که تازه است |
یکی دو روز پیش دوستی تلفنی به من انتقاد می کرد (از قول یکی دیگر) که حیف نیست با نوشته «3499» از وزین بودن سایت دیدگاه کاسته ای؟ آخر مگر نمی بینی که چه جملاتی استفاده می کنند _(مثلا همین سخنان مریم رجوی که در پایین آن متن آمده است را بازخوانی کن). استرالیا به آنها امکان داده بود که نقل مکان کنند، اما آنقدر بر «خواست» های غیر منطقی خود پافشاری کردند که آن شد که در 6-7 مرداد 1 به این دوست عرض کردم که بسیاری از سخنان و کردارهای مجاهدین مورد پسند من نیست. برخی از خطوطی که برگزیده اند را نادرست می دانم، برخی از جمله بندی های خانم رجوی و یا آقای مسعود رجوی را در شأن آنها نمی دانم، اما اینها به لگدمال شدن حق و حقوق آنها چه مربوط؟ اگر آنها تصمیم گرفته اند که از عراق (مثلا) به استرالیا نقل مکان نکنند، این نباید از حقوق قانونی آنها بکاهد. اگر از قران و نهج البلاغه نقل قول می کنند، اگر به راه حسین بن علی اقتدا می کنند، اگر (مثلا) از اینها مسلمان تر و خشک مغزتر در دنیا پیدا نشود، هیچ کدام از اینها، از حقوق آنها – حق انتخاب برای مسکن، حق برخورداری از کنوانسیون ژنو، و حق اینکه «ما بعنوان پناهندهء غیر مسلح باید بتوانیم علیه نظام اسلامی فعالیت کنیم»، نمی کاهد. اینها حقوق اولیه انسانی آنها است. چرا باید از نوشته خود در دفاع از حقوق 4 سال و نیم پیش مطلبی با عنوان «اگر» نوشتم که در زیر می آید. متاسفانه آنروز پیش بینی چنین روزی را کرده بودم: «کمي صبر کنيم، خبر ترور تک تک رزمنده ها منتشر خواهد شد.» با تکرار حرفهای کهنه ای که 4 سال پیش نوشتم این یادآوری به «وظیفه» (آری وظیفه) را خاتمه می دهم. شاد و برقرار باشید علی ناظر 2 -------- اگر به جاي انفجار لوله هاي آبرساني به قرارگاه اشرف، ليوان آب اصلاح طلبان شکسته بود: * بي بي سي خبر را آنچنان آنتني مي کرد که گويي اسرائيل در لبنان کودکان را لت و پار نمي کند، و دستان رژيم جمهوري اسلامي از آستين حزب الله بيرون نزده است؛ * راديو فردا با اکبر گنجي و 72 تن يارانش بي وقفه مصاحبه مي کرد؛ * صداي آمريکا و تلويزيون هاي موجود، 24 ساعته شکل و ماهيت آب و ليوان و نحوهء شکستن ليوان را تحليل سياسي-اقتصادي و ايدئولوژيکي مي کردند؛ * سايت هاي خبري، گزارش شکستن ليوان را در صدر اخبار خود قرار مي دادند؛ * راديو ها با تمام ميراب ها گفتگو مي کردند؛ * بوش و بلر و نهاد هاي حقوق بشر، «وا حسين» گويان به حرم امام حسين دخيل مي بستند؛ * کوفي عنان در شوراي امنيت، اعتصاب غذا مي کرد؛ * جوايز نوبل و قلم هاي طلائي و نقره اي و برنز و چُدن به صاحب ليوان اعطا مي شد؛ ولي، حالا که آب به روي به راستي چرا؟ چرا کسي ابراز انزجار نمي کند؟ بياييم براي يک لحظه هم که شده قبول کنيم که از مجاهدين به لحاظ سياسي بدتر وجود ندارد. آيا آنچه بر آنها مي رود، انساني است؟ آيا کساني که خود را مدافع حقوق بشر مي دانند، به شرايط پيش آمده معترض نيستند؟ انفجار اتوبوس حامل کارگران عراقي شاغل در قرارگاه اشرف را بخاطر بياوريم. آن اول کار بود، اين گام بعدي است. کمي صبر کنيم، خبر ترور تک تک رزمنده ها منتشر خواهد شد. بايد اعتراض کرد، پيش از اينکه دير شود. بايد به تمام وزيران، وکلاي مجلس، مدافعان حقوق بشر نامه نوشت. بايد گفت، که نگويند نمي دانستيم. موضوع فراتر از مخالفت يا موافقت سياسي با مجاهدين است، موضوع نفوذ روز افزون رژيم است؛ در تمام جبهه ها - عراق، افغانستان، لبنان، اروپا. علي ناظر – منبع: سايت ديدگاه |
@ كپي رايت: اين مطلب ويژه سايت ديدگاه تهيه شده است. بازتكثير آن تنها با قيد منبع مجاز است. |
[www.didgah.net] [email: irancrises@gmail.com] [© Didgah 1996] |