bamdadpress@telia.com
اول ماه مه امسال در ايران، در حالى برگزار شد كه جبهه امپرياليستى جنگطلبان از جمهورى اسلامى تا آمريكا، مردم اين كشور را بيش از پيش نگران ساخته است. زمزمه احتمال محاصره اقتصادى و حمله نظامى به ايران، به طور مداوم از رسانههاى بينالمللى سرمايهدارى شنيده مىشود. اگر چنين واقعى رخ بدهد بيشترين ضرر را طبقه كارگر و مردم محروم و آزادىخواه، چه به لحاظ اقتصادى و چه به لحاظ سياسى خواهند ديد. از اينرو بايد صريحا با احتمال محاصره اقتصادى و حمله نظامى به ايران مخالفت كرد و بر سرنگونى رژيم جمهورى اسلامى با يك انقلاب اجتماعى تاكيد نمود.
روز دوشنبه 11 ارديبهشت 1385، خانه كارگر و شوراهاى اسلامى كار تلاش كردند به بهانه اول ماه مه كارگران را به جلو سفارت سابق آمريكا در خيابان طالقانى بكشانند و به زعم خود كارگران را پشت سياستهاى غيرانسانى رژيم بسيج كنند. اما كارگران همانطور كه مراسم اول ماه سال گذشته خانه كارگر در استاديوم آزادى را بر هم زدند و سخنرانى هاشمى رفسنجانى را به عنوان كانديد رياست جمهورى لغو نمودند، امسال نيز ترفندهاى سردمداران خانه كارگر را در هم شكستند. كارگران شهرهاى مختلف كه براى شركت در مراسم جهانى روز كارگر به تهران آمده بودند، علاوه بر طرح مطالبات واقعى خود و سر دادن شعارهاى راديكال، ابتكارات جالبى از خود نشان دادند. براى مثال كارگران قزوينى با پلاكاردهايى كه روى آن چند قرص نان بربرى چسبانده بودند خواستار پرداخت حقوق معوقه خود شدند. كارگران قم، شعار «فرانسه را نگاه كن، فكرى به حال ما كن»، اعتصاب عظيم كارگران و دانشجويان و جوانان فرانسه را كه دولت را به عقبنشينى وادار كردند، يادآور شدند. كارگران مشهدى، كه اخراج شده بودند، خواستار بازگشت به كار بودند. كارگران بوشهرى، كه بيشترين نقش را در به هم زدن مراسم خانه كارگر ايفا كردند، با يك طبل بزرگ هر لحظه كه مجرى شعار مىداد، آنچنان سر و صدا راه مىانداختند كه صادقى فرياد مىزد و درخواست مىنمود كه صداى طبل را قطع كنند. كارگران با سر دادن شعارهايى نظير «تشكل، اعتصاب حق مسلم ماست»، «مرگ بر اين زندگى، مايه شرمندگى»، «قرارداد موقت كار ملغى بايد گردد»، «نظام بردهدارى ملغى بايد گردد»، «مجلس قانونگذار سر به سر ما نذار»، «كارگران اتحاد اتحاد»، «كارگر زندانى آزاد بايد گردد»، «وزير بىلياقت استعفا استعفا»، و...، همواره سخنرانى محجوب، ربيعى و صادقى را قطع مىكردند. شعارهايى مانند «انرژى اتمى حق مسلم ماست»، «واى حسين كشته شد» و ... كه مجريان خانه كارگر مىدادند در ميان شعارهاى كارگران گم مىشد. شدت شعار دادنهاى كارگران به حدى طنينانداز بود كه اجازه خواندن قطعنامه خانه كارگر را به صادقى ندادند. حتى تعدادى از كارگران براى قطع سخنان ربيعى خود را به جايگاه رساندند و از سخنرانى ربيعى و صادقى جلوگيرى به عمل آوردند. سرانجام گردانندگان خانه كارگر، ختم مراسم را اعلام كردند، اما كارگران صف مستقلى را تشكيل دادند و هزاران كارگر به راهپيمايى خود ادامه دادند که در نيمه راه با هجوم لباس شخصىها، موتورسواران يگان ويژه و پليس روبرو شدند. اما كارگران در مقابل اين هجوم وحشيانه نيروهاى سركوبگر دست به مقاومت زدند و كارگرانى را كه پليس دستگير كرده بود، آزاد ساختند. كارگران در ميدان فلسطين، با حمله پليس و با ايجاد راهبندان توسط نيروهاى يگان ويژه مواجه شدند و به راهپيمايى خود پايان دادند.
خبرگزارىها كه براى پوشش خبرى فعاليتهاى اتمى جمهورى اسلامى در تهران به سر مىبرند با تظاهرات عظيم صدها هزار نفرى كارگران مواجه شدند و اين مراسم را نيز پوشش خبرى خود قرار دادند.
مراسم روز جهانى كارگر در سنندج، علاوه بر پيشرو و راديكال بودن، بسيار متقاوت از شهرهاى ديگر بود. اعضاى كميته برگزارى روز جهانى كارگر در شهر سنندج 73 نفر بودند كه اسامى خود را نيز طى اطلاعيهاى اعلام كردهاند. ويژهگى ديگر آن مضمون يكى از بندهاى قطعامه اول ماه مه است كه يك جواب مشخص سياسى و اجتماعى روز را مىدهد. قطعنامه كارگران سنندج، 19 بند دارد كه در بند 17 آن چنين آمده است: «ما جنگافروزى و تحريم اقتصادى كه زمينه استثمار و سركوب هر چه بيشتر طبقه كارگر را مهيا مىسازد را محكوم مىكنيم و خواهان دنياى عارى از جنگ هستيم.» بدين ترتيب، اگر برگزاركنندگان اين مراسم در گامهاى بعدى خود، تشكل ضدسرمايهدارى خود را به وجود آورند تاثير به سزايى در افكار عمومى و اتحاد و همبستگى جنبش سراسرى كارگران ايران خواهند گذاشت.
يكى ديگر از مراسمهاى مهم و راديكال اول ماه مه امسال، گردهمايى بيش از 2000 كارگر در منطقه خور در جاده كرج - چالوس است. اين تجمع روز جمعه 8 ارديبهشت 1385، به دعوت فعالان كارگرى در گروههاى كوهنوردى شركتهاى سايپا، ايران خودرو، پارس خودرو و چند كارخانه ديگر تهران سازماندهى شده بود. كارگران در اين مراسم كه با خانوادههايشان شركت كرده بودند، به رقص و پايكوبى پرداختند و در مورد مسايل اقتصادى، سياسى و اجتماعى خود به بحث و گفتگو نشستند. چندين باندرول نيز در محل تجمع، برافراشته بودند كه بر روى آنها حق تشكل و اعتصاب براى كارگران نوشته شده بود. حضور كارگران در اين گردهمايى براى سازماندهى روز جهانى كارگر نيز بسيار موثر بوده است.
مراسم روز جهانى كارگر در شهر سقز، در محل شركت تعاونى خبازان اين شهر، با شركت كارگران و خانوادههايشان برگزار شد. هنگامى كه مجرى برنامه «جلال حسينى» از فعالين جنبش كارگرى كردستان و ايران و يكى از دستگيرشدگان اول ماه 83 سقز، مراسم را آغاز كرد، نيروى انتظامى در محل حاضر و از او خواستند كه مراسم را متوقف كند و از كارگران بخواهد تا متفرق شوند. اما جلال حسينى خطاب به نيروهاى سركوبگر رژيم، گفت: «امروز روز ماست، ما مىخواهيم مراسم مستقل خودم را برگزار كنيم و هيچكس نمىتواند مانع ما شود.» هنگامى كه نيروهاى انتظامى جرات برهم زدن اين تجمع را نداشتند، محل مراسم را به محاصره خود درآوردند تا از پيوستن تعداد بيشترى كارگر و مردم آزادىخواه و حقطلب به اين مراسم جلوگيرى كنند. محمود صالحى، از فعالين جنبش كارگرى كردستان و ايران و سخنگوى «كميته هماهنگى براى ايجاد تشكل كارگرى» و يكى ديگر از دستگيرشدگان اول ماه 83 سقز، بعد از سخنرانى به مناسبت روز جهانى كارگر، قطعنامه اول ماه مه را قرائت كرد.
كارگران شركت واحد نيز مراسم اول ماه مه خود را در مقابل اداره مركزى شركت واحد برگزار كردند. در اين تجمع تعدادى از كارگران واحدهاى ديگر و دانشجويان نيز حضور داشتند. شعارهاى تجمعكنندگان از جمله، «اسانلو آزاد بايد گردد»، «دانشجو، كارگر، اتحاد اتحاد»، «اعتصاب حق مسلم ماست»، «قراداد موقت ملغى بايد گردد»، «اعتصاب اعتصاب حق مسلم ماست»، «سنديكاى مستقل حق مسلم ماست»، «تشكل حق مسلم ماست»، «نيروى انتظامى، خجالت خجالت» و... بودند. سرانجام در دقايق پايانى اين تجمع، نيروى انتظامى و يگانهاى ويژه به تجمعكنندگان هجوم بردند و پنج نفر را دستگير كردند.
زنان كارگر و آزادىخواه نيز براى اولين بار در روز جهانى كارگر، با حمايت و پشتيبانى تشكلهاى كارگرى مستقل، در شمال غربى ميدان آزادى قسمت ترمينال اتوبوسهاى شركت واحد، طبق هماهنگى از پيش تعيينشده تجمع كردند و روز جهانى كارگر را گرامى داشتند. در اين مراسم شعارهايى از قبيل «كارگر زندانى آزاد بايد گردد»، «قوانين ضدكارگرى ملغى بايد گردد»، «منصور اسانلو آزاد بايد گردد»، «كارگر، معلم، پرستار، دانشجو، اتحاد اتحاد» و... سر داده شد.
بمناسبت روز جهانى كارگر، تئاتر «عباس آقا كارگر ايران ناسيونال»، در شهرهاى تهران، تبريز و اراك، توسط كارگران و دانشجويان به نمايش درآمد.
وضعيت كارگران ايران، در مقدمه قطعنامه مراسم اول ماه «كميته هماهنگى براى ايجاد تشكل كارگرى»، چنين تشريح شده است: «مراسم اول ماه مه و ياد جانباختگان مبارزه با سرمايهدارى را در اوضاع و احوالى برگزار مىكنيم كه جايگزينى قراردادى و پيمانى به جاى كارگران رسمى عدم امنيت شغلى ما را شدت بخشيده است، به علت پايين بودن سطح دستمزدها وادار به اضافهكارى و چند شغل بودن شدهايم. اخراج كارگران را هر روزه مشاهده مىكنيم. فقر و بيكارى گريبانمان را گرفته است. فحشا و ستم بر زنان و كودكان افزايش يافته است. كارگران در معرض اخراج و يا روانه زندان مىشوند... خلاصه اين كه تمام درد و رنجهاى ناشى از نظام سرمايهدارى وسعت بىسابقهاى يافته است... كارگران براى از ميان برداشتن نظام سرمايهدارى متشكل شويم. ما رهايى طبقه كارگر را در گرو الغاى اين نظام مىدانيم و كارگران را به مبارزه براى تحقق اين هدف فرامىخوانيم...»
قطعنامه «كميته پيگيرى ايجاد تشكلهاى آزاد كارگرى»، در مقايسه با قطعنامه سال گذشتهاش نسبتا راديكال است. در اين ميان ليبرالترين قطعنامه توسط «هيات موسسان سنديكاهاى كارگرى» صادر شده است كه همچنان در ادامه توهمپراكنى سنديكاليستها نسبت به قوانين كار و ارگانهاى رژيم و سازمان جهانى كار و غيره است.
يكى ديگر از دستاوردهاى حركتهاى اول ماه، لغو احكام دستگيرشدگان اول ماه 1383 سقز است. به دنبال حمله نيروى انتظامى به تجمع كارگران سقز در اول ماه مه 1383، و دستگيرى و زندانى كردن هفت نفر از فعالين و سازماندهندگان و سخنرانان اين حركت بود كه با مقاومت دستگيرشدگان و پيگيرى خانواده آنها و مبارزه كارگران كردستان و ايران و حمايت و پشتيبانى در سطح بينالمللى از دستگيرشدگان، جنبش كارگرى ايران، دوره جديدى از مبارزه طبقاتى خود را آغاز كرد. دستگيرشدگان سقز، نه تنها مرعوب تهديدهاى رژيم نشدند، بلكه مبارزه طبقاتى خود را تشديد هم كردند. همه مبارزات داخل و خارج كشور، به ويژه مقاومت خود دستگيرشدگان و كميته دفاع از آنها سبب شد كه دادگاه تجديدنظر شعبه 7 استان، حكم صادره قبلى را لغو نمايد و آن را به وكلاى دستگيرشدگان اعلام كند. محسن حكيمى، جلال حسينى، محمود صالحى، محمد عبدىپور و برهان ديوارگر در ارتباط با تدارك برگزارى اول ماه مه، مدتى به زندان افتادند و پس از آن تحت پيگرد دستگاه قضايى جمهورى اسلامى قرار گرفتند، بين 2 تا 5 سال زندان محكوم و دو نفر ديگر نيز تبرئه شده بودند. اين يك دستاورد بسيار مهم براى كارگران، نويسندگان، زنان، دانشجويان، برخى از رسانههاى گروهى خارج كشور، و سازمانها و احزاب چپ و كمونيست است كه در طول بيش از دو سال گذشته همواره از حقوق انسانى و سياسى دستگيرشدگان سقز دفاع كردند و خواهان لغو احكام غيرانسانى شدند.
اساسا كارگران ايران در سالهاى اخير و به ويژه از 11 ارديبهشت 1384 تا 1385، حضور فعالى در صحنه مبارزه عليه سرمايه داشتند. كارگران در اشكال مختلف و متنوعى مانند تحصن، اعتصاب، تجمع اعتراضى، راهپيمايى و مسدود كردن اتوبانها و جادههاى اصلى شهرها، براى تحميل مطالباتشان به سرمايهداران و رژيم حامى سرمايه استفاده مىكنند. يا در مواردى به نوشتن نامه و جمعآورى تومار و ارسال آن به مسئولين اقدام می¬کنند. يا اين كه دست به شكايت مىزنند. حكيمى، مدير كل سياسى- انتظامى استاندارى يزد، اقرار كرده است: «بيش از دو هزار اعتراض و تجمع كارگرى در سه ماهه اول سال جارى داشتهايم...»(خبرگزارى كار ايران، ايلنا، شهريور 84) اين در شرايطى است كه نود درصد رسانههاى ايران، اخبار و گزارشات مبارزه كارگران را منعكس نمىكنند. تنها يكى دو نشريه و خبرگزارى، آن هم در برخى مواقع اخبار كارگرى را عمدتا از زبان نمايندگان خانه كارگر و شوراهاى اسلامى كار رژيم، انعكاس مىدهند.
از اعتراضات مهم كارگران در سال گذشته مىتوان به اعتصاب دو ماهه كارگران نساجى سنندج، اعتصاب كارگران نساجى اصفهان، اعتراض كارگران لاستيك بارز، اعتصاب و اعتراض پرستاران، اعتراض معلمان و به ويژه اعتصاب با شكوه كارگران شركت واحد، اشاره كرد.
مبارزه كارگران عمدتا براى گرفتن دستمزدهاى معوقه، جلوگيرى از بستن كارخانهها و اخراجسازىها، لغو قرادادهاى موقت، عدم امنيت شغلى، طبقهبندى مشاغل، آزادى تشكل و... سازماندهى و برگزار شده است.
برنامههاى تعديل اقتصادى و خصوصىسازىها و اجراى توصيههاى صندوق بينالمللى پول و بانك جهانى كه از دوران رياست جمهورى هاشمى رفسنجانى آغاز شده است، همچنان ادامه دارد. تعديل نيرو در كارخانهها، بازخريد كردن، اخراج، عدم تمديد قراردادهاى كارگران قراردادى، افزايش ساعات كار، كاهش مزاياى رفاهى، سانسور و اختناق و زندان روشهايى است كه كارفرمايان و رژيم به عنوان بزرگترين كارفرما، به كارگران تحميل كرده است.
مبارزه كارگران شركت واحد تهران و حومه، يكى از مهمترين مبارزات جنبش كارگرى ايران در دوره اخير است. مبارزه و اعتصاب كارگران شركت واحد تهران، به حدى سرمايهداران و رژيم حامى سرمايه را به وحشت انداخت كه نيروهاى سركوبگرش به طور بىسابقهاى به رهبران سنديكاى شركت واحد و اعتصاب كارگران اين شركت هجوم آودند و در طول كمتر از سه روز بيش از 1200 نفر را دستگير و زندانى كردند. چنين اقدام جانيانه حتى در دهههاى اخير در هيچكدام از كشورهاى ديكتاتورى نيز به وقوع نپيوسته است كه در يك اعتصاب، 1200 كارگر را يك جا دستگير و زندانى كنند. يا اين كه آقاى منصور اسانلو دبيركل سنديكاى شركت واحد اتوبوسرانى تهران را بدون هيچ دليلى همچنان در زندان نگاه دارند. اين حركت وحشيانه جمهورى، قبل از هر چيز وحشت سردمداران اين رژيم را به نمايش مىگذارد و از سوى ديگر قدرت اعتصاب و اتحاد كارگران را. در اين جا قصد پرداختن به همه نقاط ضعف و قوت اين حركت نداريم، اما اين اعتصاب و اعتراض كارگران شركت واحد، اين واقعيت را در ميدان عمل مبارزه طبقاتى در مقابل همه گرايشات دورن طبقه كارگر و مدافعين جنبش كارگرى قرار داد كه: از يك سو تشكل كارگرى بايد به نيروى خود كارگران و بدون دريافت مجوز قانونى تشكيل شود و موجوديت خود را به دولت بقبولاند. و از سوى ديگر موضع قاطع و صريحى عليه سيستم سرمايهدارى داشته باشد.
مسئله احتمال محاصره اقتصادى ايران و حمله نظامى به اين كشور بيش از هر زمان ديگرى قوت يافته و نگرانكننده است. در اين مورد جا دارد كه تشكلهاى موجود كارگران ايران، در سخنرانىها، اطلاعيهها و قطعنامههاى خود مانند كارگران سنندج، مخالفت خود را با احتمال محاصره اقتصادى و حمله نظامى به ايران، كه در صورت عملى شدن بيشترين آسيبها را به اكثريت جامعه و به ويژه مزدبگيران خواهد رساند، اعلام كنند.
بدين ترتيب طبقه كارگر ايران در سالهاى اخير، با تحمل همه فشارهاى اقتصادى و اختناق سياسى، با برگزارى مراسمهاى اول ماه مه، ميزگردهاى كارگرى، سمينارها و سخنرانىها كارگرى، صدور قطعنامهها و مقالات كارگرى، تهيه تومار براى رفع موانع در راه ايجاد تشكلهاى مستقل كارگرى ضدسرمايهدارى، انتشار كتاب و نشريات كارگرى، تاسيس وبلاگها و سايتهاى اينترنتى، مصاحبه با راديوهاى فارسى زبان خارج كشور، سخنرانى در جلسات پالتاكى و غيره، در تلاش دايمى براى رسيدن به مطالبات اقتصادى، سياسى و اجتماعى خود و در راس همه حق آزادى تشكل، تجمع و اعتصاب و آزادى بيان در جامعه بسر مىبرند. بنابراين جنبش كارگرى ايران، هم اكنون بيش از هر زمان ديگرى از تاريخ اين كشور، در مقابل سرمايه و رژيم حامى سرمايه صفآرايى طبقاتى كرده و تلاشهاى گستردهاى را براى تشكليابى و پيشروى خود آغاز كرده است.
با تبريك مجدد اول ماه مه و به اميد برداشتن گامهاى موثر در جهت انقلاب كارگرى سوسياليستى!
هشتم مه 2006