bamdadpress@telia.com
این روزها مردم سوئد، در خیابانها و مقابل تلویزیونها سخت درگیر تبلیغات انتخاباتی هستند. کاندیداها و فعالین احزاب پارلمانی در هر کوی و برزنی برنامههای انتخاباتی خود را به مردم معرفی میکنند. رهبران احزاب، در میزگردهای رادیویی و تلویزیونی مناظره میکنند. وعده و وعیدهایی میدهند که اکثر آنها را بلافاصله پس از پایان انتخابات فراموش میکنند. از این رو، براساس قوانین پارلمانی، رایدهندگان تا چهار سال بعد، یعنی انتخابات آینده از هیچ امکان و ابزاری برخوردار نیستند تا احزاب و نمایندگانی را که به وعدههای خود وفادار نبودهاند را مورد بازخواست قرار دهند و یا با برکناری آنها نمانیدگان دیگری انتخاب کنند. این اصل قوانین پارلمانی در همه کشورهای پارلمانتاریستی است. انتخابات در آمریکا، این مهد دموکراسی لیبرالی، بدتر از اروپا است و قدرت تنها بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه دست به دست میگردد.
کار ویژه و اصلی احزاب سیاسی پارلمانی در مقطع انتخابات، تعیین نامزدهای انتخاباتی، تشویق رایدهندگان برای شرکت در انتخابات، برنامهریزی و تدارک برنامههای تبلیغاتی و بیانیه کاندیداها و غیره است. از این رو، کاندیداها و فعالین و رهبران احزاب پارلمانی، صبح تا شب عرقریزان از این تریبون به آن تریبون میدوند و با لبخند و شور و حرارت سخنرانی میکنند. گروههای موزیک آنها نیز فعال هستند. تقریبا فضا برای عموم مردم دلپذیر است. اما به محض این که انتخابات به پایان رسید، تحرک عمومی احزاب پارلمانی نیز از خیابانها و میادین شهرها به داخل پارلمان و ساختمانهای حزبی منتقل میشود و دیگر لزومی برای دخالت مستقیم و فعال مردم در سیاست نمیبینند.
حزب صاحب اکثریت، یا به تنهایی و یا در موقعیت ضعیف در ائتلاف با احزاب دیگر کابینه را تشکیل میدهد. هیئت دولت در دموکراسیهای پارلمانی کابینه و یا شورای وزیران نامیده میشود. در راس دولت نیز نخستوزیر یا صدراعظم قرار میگیرد. اگر یکی از احزاب از اکثریت پارلمانی قابل اتکایی برخوردار باشد، به راحتی کابینه را تشکیل میدهد و رهبر آن حزب نیز به مقام نخستوزیری میرسد. در غیر این صورت تشکیل کابینه سختتر میشود. اما در هر حال رهبران احزاب پارلمانی در معرفی نخستوزیر نقش مهمی ایفا میکنند.
پارلمان موظف است مجموعهای از منافع احزاب و گروهها را تامین کند. از این رو، کمتیههای تخصصی ایجاد میکند. یکی از وظایف این کمیتهها، عموما اعمال نظارت بر وزارتخانههای مختلف است. کمیتههای پارلمانی همچنین، از نظارت مشورتی و تخصصی هیئتهای کارشناسی نیز بهرهمند میشوند. میزان اعمال نفوذ کمیتهها و احزاب بر تصمیمگیریهای پارلمان، بستگی به آیننامههای داخلی و سنتهای رایج در هر کشوری دارد. قواعد و آییننامههای داخلی پارلمان در تقسیم قدرت میان کمیتههای پارلمانی، بین کل پارلمان و کمیتههای آن، میان اکثریت و اقلیت و نیز در تعیین ترتیب بررسی لوایح تاثیرگذار هستند.
بدین ترتیب، یکی از انتقادات بدیهی به پارلمانتاریسم، این است که نمایندگان به جای در نظر گرفتن منافع حوزه انتخابیه خود و منافع عمومی جامعه، منافع حزبی و رابطه نزدیک نمایندگان و گروههای ذینفوذ را در نظر میگیرند. خصلت بوروکراتیک و پیچیدگی فزاینده در ساختارهای پارلمانی، رفتار دو گانه سازشکارانه نمانیدگان، مزایای ویژه و حقوق بالای نمایندگان پارلمان و غیره، حتی بسیاری از رایدهندگان را دلسرد کرده و نسبت به پارلمان بیاعتماد کرده است. از جمله به همین دلایل، در هر انتخابات نسبت به انتخابات گذشته، از تعداد رایدهندگان واجد شرایط کاسته میشود.
انتخابات در سوئد، هر چهار سال یک بار در سومین یکشنبه ماه سپتامبر برگزار میشود و رایدهندگان نمایندگان پارلمان، شوراهای استانی(لندستینگ) و شوراهای شهر(کمونی) را انتخاب میکنند. انتخابات سال 2006 سوئد، روز ۱۷ سپتامبر برگزار خواهد شد.
پارلمان سوئد، 349 نماینده دارد. احزاب سیاسی برای بدست آوردن کرسیهای پارلمان بایستی دستکم چهار درصد از همه آرا یا دوازده درصد از آرای به دست آمده در ناحیه انتخاباتی را کسب کنند. کسانی میتوانند در انتخابات پارلمان رای دهند که 18 سال تمام داشته و تبعه سوئد باشند. شرط دیگر شرکت در انتخابات این است که رای دهنده در اداره ثبت احوال ثبت باشد یا قبلا ثبت بوده باشد.
اصلیترین وظایف پارلمان عبارتند از: وضع قوانین، تعیین درآمد(مالیاتها) و مخارج کشور، نظارت و کنترل بر کار دولت و نهادهای دولتی، تعیین نخست وزیر.
احزاب زیادی در سوئد وجود دارند که یا فعالیت سراسری در تمام کشور دارند و یا فعالیتشان محلی است. بنا به آمارهای رسمی حدود ۲۰۰ حزب در کشور به ثبت رسیده است.
تنها هفت حزب در دوره گذشته انتحابات پارلمانی موفق به ورود به پارلمان شدند. احزاب پارلمانی دوره گذشته عبارتند از:
حزب سوسیال دموکرات: این حزب، بزرگترین حزب سوئد است. این حزب تقریبا از دهه ۱۹۳۰ همواره حکومت سوئد را به جز سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۲ و سپس از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴، در اختیار داشته است.
حزب چپ: نام سابق این حزب، حزب کمونیست بود که بیشترین محبوبیت را در دهههای ۴۰ و ۵۰ داشت که بیشتر از ۱۰ درصد آرای مردم برخوردار بود. سالهای زیادی این حزب تنها چهار درصد آرا را کسب کرده است.این حزب، در سالهای فروپاشی شوروی نام خود را به حزب چپ تغییر داد. حزب چپ، همچنین تغییراتی در اهداف خود داد و در واقع به جناح چپ سوسیال دموکراسی در پارلمان سوئد تبدیل شد. حزب چپ خواستار اقتصاد بازار «محدود» و اقتصاد برنامهریزی شده است. در سالهای اخیر مسائلی چون محیط زیست و فمینیست را نیز به برنامههای خود افزوده است.
حزب محیط زیست: این حزب، عمدتا فعالیت خود را بر سیاستهای محیط زیستی متمرکز کرده است. این حزب، در سال ۱۹۹۴، وارد پارلمان شد. حزب محیط زیست در مجموع از حدود پنج درصد آرای مردم برخوردار بود. در سالهای اخیر این حزب، همکاری نزدیکی با دولت سوسیال دموکرات داشت. حزب محیط زیست، خواستار رعایت محیط زیست است که باید با کمک از جمله وضع مالیاتها و عوارض سنگین بر مواد سوختی تامین شود.
حزب مودرات: موردات، حزبی دست راستی است که سیاست و اقتصاد نئولیبرالیسم را نمایندگی میکند. فعالیت آزاد تجاری، مالیات کمتر و دخالت کمتر دولت در اقتصاد کشور از مسائل برنامههای اساسی این حزب است. در سالهای اخیر، این حزب، به دلیل محدود کردن حق و حقوق کارگری مانند کم کردن بیمههای اجتماعی و دوران بیکاری و برداشتن تعطیلی رسمی اول ماه مه و کم کردن قدرت تشکلهای کارگری و...، با مخالفت اتحادیههای کارگری مواجه بوده است.
حزب لیبرال مردم: سیاستهای این حزب، نسبت به دهه قبل دگرگون شده و به یکی از راستترین احزاب سوئد تبدیل شده است. حزب لیبرال، خواهان محدود کردن حق پناهندگی، گرفتن امتحان زبان سوئدی از متقاضیان تابعیت سوئد، دادن امکانات و اختیارات بیشتر به پلیس، همکاری نزدیک با ناتو و غیره است. از جمله بزرگترین افتخارات حزب لیبرال مردم، این است که لیبرالیسم در مبارزه جهانی علیه کمونیسم پیروز شده است
حزب دموکرات مسیحی: این حزب، یک حزب محافظهکار است که خواستار اتحاد اقتصاد لیبرالی است. مشغله عمده این حزب، حفظ نهاد خانواده است. از این رو با ازدواج همجنسگرایان مخالف است.
حزب سنتر: حزب سنتر، سابقا حزب کشاورزان بود که بیش از هر چیز از خواستهای کشاورزان پشتیبانی میکرد. اوج قدرت این حزب در دهه ۷۰ بود که نمایندگان آن، در دولتهای بورژوایی نقش رهبری داشتند. از شمار رایدهندگان حزب سنتر در دو دهه اخیر کاسته شده است. این حزب خواهان عدم تمرکزگرایی و سیاستهای منطقهای است.
از احزاب جدیدی که در این دوره اعلام موجودیت کردهاند، حزب ابتکار فمینیستی «Feministiskt inisiativ » و فهرست ژوئن «Junilisten» هستند که در انتخابات فعالند.
ابتکار فمینیستی: حزب ابتکار فمینیستی که گرایشات مختلفی از راست تا چپ در آن حضور دارد، خواستار برابری هرچه بیشتر جنسیتی است. مبارزه این حزب، عمدتا علیه مردسالاری است که به نظر این حزب، بر تمامیت جامعه تسلط دارد. این حزب توسط خانم «گودرون شیمان» رهبری میشود که پیش از این رهبری حزب چپ را به عهده داشت.
فهرست ژوئن: حزب فهرست ژوئن، در سال ۲۰۰۴ تاسیس شد. این حزب، مخالف اتحادیه اروپا و مخالف پیوستن سوئد به این اتحادیه است. فهرست ژوئن، به انتقال هر چه بیشتر قدرت از استکهلم، به بروکسل، مخالف است.
در سطح محلی نیز احزاب زیادی وجود دارند. بزرگترین آنها که نمایندگانی نیز در برخی از شوراهای استانی دارند، دو حزب، یعنی حزب درمان«Sjukvårdspartiet » و حزببازنشستگان «Pensionärspartiet » هستند. دموکراتهای سوئد «Sverigesdemokraterna » نیز که در انتخابات گذشته، کرسیهایی در چند شورای شهر در جنوب سوئد به دست آورد، اینک درصدد ورود به پارلمان است.
حزب درمان: حزب درمان، یک حزبی محلی است که در چند استان فعالیت دارد و صاحب کرسیهایی در چند شورای استانی است. مسئله اصلی این حزب، بهداشت و درمان بهتر برای تمام شهروندان است.
حزب بازنشستگان: حزب محلی بازنشستگان، در چند شورای استانی کرسیهایی را در اختیار دارند. اصلیترن و مهمترین مسئله این حزب، حمایت ازخواستهای سالمندان و بازنشستگان است. این حزب از جمله خواستار حق شرکت نمایندگان سالمندان در تحمعات سیاسی است.
دموکراتهای سوئد: دموکراتهای سوئد، یک حزب ضدپناهنده و به طور کلی خارجیستیز و راسیستی است. این حزب، پس از به دست آوردن ۷۵۰۰۰ رای در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۲، این بار تلاش جدی برای ورود به پارلمان به خرج میدهد. این حزب از جمله خواستار کاهش مهاجرت به سوئد و نابودی اتحادیه اروپاست.
هر جریانی میتواند در سوئد حزب تشکیل دهد و در انتخابات شرکت کند. همچنین نیازی به ثبت حزب وجود ندارد. کافی است که این جریان، برگههای رای تهیه کند و مردم را به رای دادن به خود در روز انتخابات فرابخواند. در انتخابات گذشته حدود ۳۰ حزب از این گونه احزاب در انتخابات شرکت کردند.
اصلیترین تبلیغات احزاب در انتخابات سوئد، از جمله پیرامون مسائل زیر متمرکز میشود:
صندوق بیمه بیکاری A-kassa: هر فرد درصورت بیکار شدن کمک هزینه از این صندوق دریافت میکند. مبلغ پایه این کمک هزینه حداکثر ۳۲۰ کرون در روز یا ۸۰ درصد آخرین حقوق و دستمزد، حداکثر ۷۳۰ کرون در روز به مدت ۱۰۰ روز است( پس ازاین ۱۰۰ روز، این مبلغ به ۶۸۰ کرون در روز کاهش می یابد).
کمک هزینه مسکن برای بازنشستگان Bostadstillägg för pensionärer: این کمک هزینه دولتی است و بخشی از اجاره مسکن بازنشستگان را تا سقف معینی تامین میکند. با این کمک هزینه، بازنشستگانی که درآمد پایینی دارند میتوانند از حداکثر کمک هزینه مسکن استفاده کنند.
کمک هزینه ی والدین Föräldrapenning : این کمک هزینه از هنگام تولد کودک حداکثر به مدت ۴۸۰ روز( ۱۶ ماه) به یکی از والدین که به جای کار، مراقبت از کودک را به عهده میگیرد، پرداخت میشود. والدین، هر دو میتوانند همزمان این کمک هزینه را در ۱۰ روز اول پس از زایمان دریافت کنند. هر یک از والدین حق دریافت نیمی از زمان این کمک هزینه(۲۴۰ روز) را دارد، اما میتواند از این حق خود به استثنای ۶۰ روز که pappamånader نامیده میشود، بگذرد. میزان این کمک هزینه برای ۳۹۰ روز از مجموع ۴۸۰ روز ۸۰ درصد حقوق و حداکثر ۶۴۸ کرون در روز، و بقیه این مدت نیز ۱۸۰ کرون در روز خواهد بود.
بازنشستگی پیش از موعد Förtidspension : این بازنشستگی برای کسانی است که پیش از ۶۵ سالگی قادر به انجام کار چه تمام وقت و چه نیمه وقت نیستند. این بازنشستگی پیش ازاین بازنشستگی معلولیت نامیده میشد و در حال حاضر کمک هزینه فعالیت aktivitetsersättning (برای جوانان) و کمک هزینه بیماری sjukersättning (برای افراد بالای ۳۰ سال) نامیده میشود.
مرخصی والدین Föräldraledigheten: این مرخصی با حقوق است و حق والدینی است که صاحب بچه شدهاند یا کودکی را به فرزندی پذیرفتهاند. والدین میتوانند نزد فرزند خود باشند و از کمک هزینه والدین استفاده کنند.
بازنشستگی تضمینی Garantipension: این بازنشستگی برای افرادی است که دارای هیچ درآمدی نیستند یا درآمد اندکی دارند. برای چنین افرادی که در شرایط بازنشستگی نامطلوبی به سر میبرند، یک حداقل درآمد که ۷۰۰۰ کرون برای افراد مجرد و ۶۳۰۰ کرون برای افراد متاهل است، تضمین میشود. در مواردی براین مبلغ، کمک هزینه مسکن نیز افزوده میشود.
بیمه یا کمک هزینه درمان و دارو Högkostnadsskydd: (سوبسید) تخفیف دولتی است که سقفی را برای هزینههای درمان و دارو تعیین میکند. برای نمونه هر کس برای مراجعه به پزشک حداکثر ۹۰۰ کرون در سال میپردازد و هزینههای بیش از آن را جامعه به عهده میگیرد. درمورد داروهایی که با نسخه خریداری میشوند، این میزان ۱۸۰۰ کرون در سال است و پس از آن کارتی به شخص داده میشود که میتواند به مدت ۱۲ ماه از تاریخ اولین خرید دارو، داروهای خود را رایگان تهیه کند.
حق بیمه بیماری Sjukförsäkringen: در سوئد بیمه همگانی بیماری پرداخت میشود که هزینه آن از طریق درآمدهای مالیاتی تامین میشود. حق بیمه بیماری به کسی پرداخت میشود که بیمار شده است و به دلیل بیماری قادر به انجام کار نیست.
بیمههای اجتماعی Socialförsäkringar: بیمههایی که به افراد در وضعیتهای مختلف زندگی(کمک هزینه فرزندان) یا در شرایط دشوار(بیماری) پرداخت میشود. هزینه آنها از راه مالیاتها تامین میشود.
مراقبت از سالمندان Äldreomsorgen: سیستمی که برای کمک و درمان سالمندان نیازمند به وجود آمده است. این مراقبت توسط شهرداریها و با تخفیف(سوبسید) اجتماعی انجام میشود. خدمات خانگی، اقامتگاه ویژه بازنشستگان و خدمات حمل و نقل از جمله این مراقبتهاست.
در سوئد، 290 کمون وجود دارد. مسئولیت امور محلی شهروندان با کمونها است. این امور از جمله عبارتند از: پیش دبستان٬ دبستان و دبیرستان، نگهداری از سالمندان، مددیاری به افرادی که نارسایی جسمی دارند، اداره مددرسانی، آب و فاضلاب، کتابخانه، ترافیک جمعی(با همکاری شورای استانی).
کمونها همچنین مسئولیت صدور پروانهها یا جوازهای گوناگون مانند جواز ساختمان و جواز فروش مشروبات الکلی را به عهده دارند و در زمینه امور جهانگردی و فرهنگ و تاسیس شرکتهای تازه نیز فعالیت دارند.
در هر استان یک شورای استان یا ناحیه وجود دارد که وظیفهاش اداره کردن امور داخلی است که رسیدگی و اداره کردن آنها برای هر کمون به تنهایی مستلزم هزینه هنگفتی است. مهمترین وظايف شورای استان و ناحیه عبارتند از: خدمات بهداشتی- درمانی همگانی، خدمات دندانپزشکی، رشد و پیشرفت ناحیه، ترافیک جمعی(با همکاری کمونها)، امور فرهنگی، پشتیبانی از بخش خصوصی، جهانگردی.
دولت سوئد، یکی از کشورهایی است که رابطه بسیار نزدیکی با حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی دارد. در رسانههای رسمی سوئد، آمده است که در سال 2004 صادرات سوئد به ایران، به 6 میلیارد کرون رسید و نسبت به سال پیش از آن 36 درصد افزایش یافت. تا سال 2004 عربستان سعودی بزرگترین طرف تجاری سوئد در خاورمیانه بود.
از این رو، انتخابات پارلمانی در سوئد، برای جمهوری اسلامی نیز مانند دولتهای دیگر حائز اهمیت است، به همین دلیل در این روزها که تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی داغتر میشود، اسامی یکی از نمایندگان ایرانی - سوئدی آن، به عنوان کسی که رابطه نزدیکی با ارگانهای جمهوری اسلامی دارد. حتی نماینده سازمان جوانان این حزب در جنوب سوئد، طی نامهای به رسانههای سوئد اعلام کرده است که رهبری این حزب در شهر مالمو، به دلیل این که از او خواسته بود مقالاتی علیه جمهوری اسلامی ننویسد از آن حزب استعفا کرده است. حزب مدرات سوئد، سیاست و اقتصادی نئولیبرالیسم را دنبال میکند.
رضا خلیلی دیلمی، کاندید نمایندگی پارلمان و شورای استان از حزب مدرات سوئد است. بنا به گزارش رسانههای ایرانی در استکهلم و جمهوری اسلامی در داخل کشور، ایشان همکاری نزدیکی به ویژه در زمینههای اقتصادی و بازاریابی رابطه نزدیکی با سفارت ایران در استکهلم و مستقیما با ارگانهای جمهوری اسلامی در داخل ایران دارد.
او، 22 سال پیش به عنوان پناهنده به سوئد آمده است و در سالهای اخیر با جریاناتی نظیر اتحادیه ایرانیان و سلطنتطلبان همکاری داشته است.
یکی از سایتهای جمهوری اسلامی، درباره رضا خلیلی دیلمی، چنین نوشته است: «اتاق بازرگانی اسکاندیناوی - ایران بعد از ظهر پنجشنبه در تهران، فعالیت رسمی خود را آغاز کرد.
«رضا خلیلی»، در جمع خبرنگاران گفت: اتاق اسکاندیناوی - ایران یک نهاد کاملا اقتصادی است و تلاش خواهد کرد تا زمینههای گسترش روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه اسکاندیناوی مانند سوئد، دانمارک، نروژ و فنلاند را بیش از پیش فراهم کند.
وی افزود: دفتر اتاق اسکاندیناوی در سوئد حدود دو سال پیش تاسیس شده و تاکنون 580 شرکت عضو این اتاق شدهاند و امروز که دفتر این اتاق در ایران تاسیس شد، عضوگیری را در ایران به زودی آغاز میکند...
وی ادامه داد: با وجود قدمت زیاد روابط اقتصادی ایران با کشورهای اسکاندیناوی، تاکنون نمایشگاهی از تولیدات ایران در این منطقه برگزار نشده است. این اتاق تلاش خواهد کرد تا تولیدات ایرانی از طریق برگزاری نمایشگاه به این منطقه معرفی شود.
خلیلی، تصریح کرد: این اتاق تلاش خواهد کرد تا با ارتباط با اتاقهای بازرگانی اسکاندیناوی و دیگر کشورها، زمینه بازدید از ایران و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای دیگر را نیز فراهم کند.»(پایگاه اطلاع رسانی نمایشگاهها، صنعت و تجارت ایران، ۳۰ تیر ۱۳۸۵)
لازم به تاکید است که وزارت اطلاعات و بخش برون مرزی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، فعالیتهای خود از جمله بر علیه اپوزیسون سرنگونیطلب را در پوشش تجاری و فرهنگی پیش میبرد. یکی از فعالیتهای دایمی سفارتخانهها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی و نهادهای جمهوری اسلامی در پوششهای فرهنگی و تجاری، از جمله به فعالیتهای جاسوسی در میان احزاب و سازمانها و فعالین سیاسی اپوزیسیون میپردازند. حتی برخی از اعضای جوخههای مرگ جمهوری اسلامی که در ترور مخالفین در اروپا شرکت داشتهاند ظاهرا فعال فرهنگی و یا تجاری بودند. برای مثال در ترور میکونوس در برلین - آلمان، در هفده سپتامبر سال 1992 که در اثر آن صادق شرفکندی و همراهانش به قتل رسیدند، تروریستها دستگیر و دادگاهی شدند و هنوز هم در زندان هستند، رهبری این جوخه ترور را شخصی به نام کاظم دارابی به عهده داشت. او، پس از ترور میکونوس، دستگیر و همراه با چهار تروریست دیگر دادگاهی و به اشد مجازات، یعنی حبس ابد محکوم شد. دارابی، تحت پوشش دانشجو و تاجر فرش در برلین، به فعالیتهای جاسوسی و تروریستی جمهوری اسلامی مشغول بود.
شایان ذکر است که بسیاری از کاندیدهای ایرانی احزاب سوئدی، مخالف سرسخت جمهوری اسلامی هستند، اما با این وجود رسانههای گروهی فارسی زبان با این کاندیداها جا دارد که نظر آنها را در رابطه با جمهوری اسلامی و سیاست آینده آنها در صورت انتخاب شدن به نمایندگی پارلمان رد رابطه با علیه جمهوری اسلامی و حقوق پناهجویان ایرانی چگونه خواهد بود؟
اخیرا یکی از مسائل جنجالی انتخابات سوئد، در رابطه با حزب لیبرال مردم است. یکی این که دبیر سیاسی حزب لیبرال مردم، به طور مخفیانه وارد سایت حزب سوسیال دموکرات سوئد شده بود که رسوایی بزرگی را برای حزب لیبرال مردم به بار آورد.
رسوایی دوم حزب لیبرال مردم، دریافت کمک مالی یکی از کاندیداهای این حزب، از آیتاللههای عراق است. یکی از نامزدهای این حزب Rahbi Goran برای پارلمان، شورای شهر و شورای استان در مالمو، دریافت کمک مالی از یک آیتاللههای عراقی به نام بشیر النجفی، برای تبلیغات انتخاباتی خود است. Goran Rahbi ، در گفتگویی با بخش عربی رادیوی بینالمللی سوئد گفته است که خود شخصا چنین کمکی را درخواست نکرده و مسلمانان مالمو به این امراقدام کردهاند.
حزب لیبرال مردم در واکنشی به این امر، خواستار خودداری Goran Rahbi از قبول هر کمکی ازسوی این آیتالله و نماینده او آیتالله طالقانی در دانمارک شده است که در سخنانی در تلویزیون جمهوری اسلامی موضع ضدیهود اتخاذ کرده وعلیه اروپائیان سخن گفته است. در برگههای تبلیغاتی Goran Rahbi که در محله «روسن گورد» مالمو پخش شده، از قول آیتالله طالقانی در دانمارک نوشته شده که Goran Rahbi فردی است که میتواند در پارلمان سوئد، مسائل شیعیان را مطرح کند.
در کشور سوئد، حدود هفتاد هزار نفر ایرانی زندگی میکنند که در عرصههای گوناگون و از جمله در عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعال هستند. دهها ایرانی در انتخابات امسال در سوئد، از طرف احزاب مختلف کاندید شدهاند. این افراد در احزاب مختلف از چپ تا راست فعالیت دارند. برخی از کاندیداهای احزاب مختلف، به ویژه حزب چپ و نمایندگان آن، حداقل سیاستهای رادیکالی بر علیه جمهوری اسلامی دارند.
حتی یک آقای ایرانی، فعال حزب نژادپرست و خارجی ستیز دموکراتهای سوئد است. او، از جمله معتقد است که باید از ورود «خارجیها» به سوئد جلوگیری شود.
احزاب چپ و محیط زیست، از سالها پیش با حزب سوسیال دموکرات همکاری دارند و نیز خواستار مشارکت در دولت هستند، اما هر یک با برنامه جداگانه خود در انتخابات شرکت میکنند. احزاب سوسیال دموکرات، چپ و محیط زیست، بلوک «چپ» پارلمان به شمار میآیند. اما احزاب مخالف این بلوک، یعنی حزب مدرات، حزب لیبرال مردم، حزب سنتر و حزب دموکرات مسیحی، بلوک «راست» پارلمان را تشکیل میدهند. این چهار حزب، در یک جبهه متحد با نام «اتحاد برای سوئد» در مبارزات انتخاباتی امسال شرکت میکنند.
امروز بیش از هر زمان دیگری از تاریخ بشر، دموکراسی پارلمانتاریستی و لیبرالی، نهایتا به انزوا و فردگرایی و از خودبیگانگی انسانها انجامیده و به طور کلی انسان را نسبت به خود و منافعش بیگانه کرده است. تنها راه رهایی از این فلاکت انسانی، احیای دموکراسی شورایی و مستقیم است که در آن رایدهندگان از طریق تشکلها و نهادهای تودهای و اجتماعی خود، همواره بر فعالیتهای دولت نظارت میکنند و هر گاه نمایندگانشان خلاف مصالح عمومی جامعه عمل کردند آن را مورد بازخواست قرار میدهند و در صورت لزوم او را برکنار و شخص شایستهای را به جایش میگمارند. امروز به یمن تکنولوژی ارتباطی مدرن کنترل فعالیتهای دولت و اعمال دموکراسی مستقیم شدنی و سهلتر از دورانهای گذشته است. براساس موازین همین دموکراسی موجود، حتی احزاب نژادپرست، مانند دموکراتهای سوئد، میتوانند وارد پارلمان بشوند و دست به هر جنایتی بزنند. مگر این که مانند ساموئل هانتینگنون، سیاستمدار نزدیک به سیاستهای رسمی دولت آمریکا و نویسنده کتاب معروف «برخورد تمدنها»، بر این عقیده بود که اگر مردم بیش از حد فعال و خواهان مشارکت مستقیم در سیاست باشند، بار گرانی بر دوش دموکراسی گذاشته خواهد شد که آن را از پای درخواهد آورد. بنابراین، دموکراسی انواع و اقسام دارد و آن دموکراسی به درد کارگران و مردم آزادیخواه و برابریطلب و تحت ستم میخورد که به برابری اقتصادی، جنسی و ملی و تامین حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی همه شهروندان منجر شود. همچنین دولت، به عنوان مافوق طبقات اجتماعی معرفی نشود. دولتهای دموکرات امروزی، صرفا منافع سیستم سرمایهداری را تامین میکنند، از این رو همواره منافع تولیدکنندگان و مزدبگیران را زیر پا میگذارند. به قول کارل مارکس، حکومت دموکراسی لیبرالی، حکومت بورژوازی و سرمایهداری است. بنابراین، دموکراسی واقعی تنها با از میان رفتن سلطه طبقاتی و سیستم سرمایهداری ممکن خواهد شد. به عبارت دیگر، در دموکراسی لیبرالی و بورژوایی، نه تنها به اندازه کافی دموکراسی نیست، بلکه طبقه حاکمه ایدئولوژی دموکراسی را به مثابه ایدئولوژی کاذبی بر طبقه تحت سلطه تحمیل میکند. به نظر مارکس، دموکراسی واقعی، تنها پس از رفع از «خودبیگانگی انسان»ها در سوسیالیسم محقق خواهد شد.
در انتخابات سوئد، آنچه که غایب است عدم وجود یک استراتژی مستقل کارگری با افق و چشمانداز سوسیالیستی است. متاسفانه صدای مستقیم طبقه کارگر از طریق تشکلها و رهبرانش شنیده نمیشود. فقط احزاب رفرمیسم، آن هم برای کسب آرای کارگران واژههایی چون بیکاری و اشتغال، بیمههای بیکاری، برابری زن و مرد در کلیه سطوح اقتصادی و اجتماعی و غیره را در تبلیغات خود به کار میبرند. آیا تا انتخابات بعدی این وضع تغییر خواهد کرد؟
چهاردهم سپتامبر 2006