[تاریخ ارسال: 12 Nov 2006] [ارسالکننده: دلسوز] [ delsoozi@hotmail.com ]
زندانیان سیاسی سابق
ایکاش شما امثال ایرج مصداقی ها را تکثیر می کردید و ایکاش در "عمل" ایرج ها را تنها نگذارید و دست یاری به چنین یاران دردمند و دلسوز بدهید. بهترین قدردانی شما عزیزان از چنین عزیزی نیز فعال شدنتان در"عمل" و کمک به نگارش وقایعی است که درزندان تجربه کرده اید. تک تک شما نازنینان که دژخیم جسمتان را اززندان به بیرون فرستاد پیش از این، روحاً و قلباً بارها و بارها با پرپر شدن یاران در پیش رویتان در زندان پرپرشده اید. مگر نوشتن
تمامی اینها حداقل در 4 جلد کتاب برای ایرج هم سخت نبودو مگر ایرج هم با احساس مسئولیتی که هر مبارز جدی بایستی طبعاً دارا باشد،مشقات آن را نپذیرفت و دست بر قلم نبرد؟
|
[تاریخ ارسال: 11 Nov 2006] [ارسالکننده: حمید دوستی] [ ]
شاید که میشد با تدبیر بهتری در کادر دست اندرکاران با تجربه و مسئول سایت دیدگاه، از بروز و ایجاد این مسئله حساس و بحث برانگیز جلوگیری کرد. با این حال بعنوان یک تجربه آموزنده، در رابطه با این مسئله لازم میدانم از موضع یک کاربر و زندانی سیاسی سابق، از احساس مسئولیت دلسوزانه آقای مصداقی و مسئولیت پذیری صادقانه آقای ناظر و همکاری بعدی خانم عرفانی جهت بازبینی و حل این مسئله قدردانی کنم. باشد تا خاطرات و تاریخچه زندان و زندانیان سیاسی در جمهوری جهل و جنایت آخوندی هرچه مستندتر و دقیق تر و بالطبع رسواکننده تر گردد. در ضمن جای ایرج در بخش حقوق بشر سایت همچنان خالی است.
|
[تاریخ ارسال: 10 Nov 2006] [ارسالکننده: امید] [ ]
من ضمن ارزش گزاری به کار آقای مصداقی، ایراد کوچکی نیز به نحوه انتقاد ایشان می بینم. ایشان گاهی با گزارش های دیگران در رابطه سیاه چال های خمینی، به گونه ای تخصصی و میکروسکوبی برخورد می کنند، که می تواند راه بند هرنوع افشاگری در این رابطه باشد. این یک نوع حالت انحصاری در زمینه خاطرات زندان به ایشان می دهد. یعنی ممکن است که کار به جایی برسد که هر خاطره نویس یا حتی مسول این سایت،هر خاطره زندان که نوشتند یا به دست شان رسید، اول بفرستند ایرج عزیز کنترل و تصحیح کند، بعد در سایت درج شود. مگر ما چقدر در مورد جنایات جمهوری اسلامی در زندان ها گزارش داریم که تازه بیاییم با این شیوه های تخصصی و سخت گیرانه، دایره آن را - خواه ناخواه- محدود تر بکنیم؟ اگر با این شاخص های سخت گیرانه حرکت کنیم، به جز مشاهدات حضوری یک زندانی، به هیچ گزارش مع الواسطه و شنیده شده، نباید اعتماد کرد. این شاخص، تقریبابخش بزرگی از تمامی گزارشات موجود در باره زندان های رژیم را زیر علامت سوال می برد. چون که مشاهدات یک فرد از وقایع حول و حوش خودش در سلول یا بند بسیار بسیار محدود است و لاجرم منبع بسیاری از گزارش ها را شنیده ها تشکیل می دهد. به گمان من، این نقیصه در مورد زندان های شهرستان ها مضاعف عمل می کند و به نسبت تهران و استان مرکزی، گزارش ها از زندان های شهرهای دور از مرکز بسیار اندک است. خوب است همین جا به مصداقی عزیز تصریح کنم که من شخصا با نوشتن دروغ آگاهانه حتی در باره دشمن خونخوار مخالفم و بهتر است بگویم که از این شیوه نفرت دارم. این کار مختص آخوند-لومپن های خمینی بود که مثلا در حمله به مراکز گروه های سیاسی، تقریبااز همه شان وسایل ضد بارداری کشف می کردند! و نظایر آن.اما با این چنین مته به خشخاش گذاشتن گزارش ها و کاستن از ارزش و اهمیت آن ها نیز مخالفم.من برای گزارش خانم زری عرفانی ارج بسیاری قایلم.ایرج عزیز می توانست بدون این چنین واکنش تند آمیخته با تعصب، ابتدا این نوع گزارش نویسی ها را تشویق کرده و سپس با بیانی بسیار دوستانه، برخی از این اشتباهات را تذکر می داد. آقای مصداقی بااین نحوه برخورد، خواسته یا ناخواسته،کل گزارش رادر ذهن خواننده به زیر علامت سوال می برد.
من شخصا موافق این هستم که اگر نویسنده به گزارش زندانی اعتماد نسبی دارد، علاوه بر دقت در تنظیم( که به حق، مورد تاکید آقای مصداقی هم هست)، در پایان گزارش، یک خط بنویسد که به علت گذشت زمان، و در دسترس نبودن سایر منابع،تدقیق اسامی و تاریخ ها مقدور نبود (چیزی با این مضمون). هر کس هم که اطلاعاتی در این زمینه دارد و یا اشتباهی را می بیند، از موضع تکمیل گزارش ( و نه تخریب و تخفیف آن)می تواند وارد شود. با یک چنین رویکردی باید قدر دان علی ناظر هم بود که جای مناسبی در سایت به صورت برجسته به این نوع گزارش ها می دهد نه این که برخوردی کرد که ناگزیر شود از گزارش دهنده و زندانی و غیره به سین- جیم بپردازد!
|
[تاریخ ارسال: 09 Nov 2006] [ارسالکننده: دلسوز] [ delsoozi@hotmail.com ]
آقای ناظر
صداقت و ظرفیت انتقاد پذیری شما وهمچنین
تلاش تان به پایبند بودن در " عمل" به شعارهای آرمانی ای که مزین
سایت تان است ، عمیقاً قابل تحسین و قدر دانی است. قدر دانی دستکم ازآنرو که هر برخورد سالم و مثبت در صف مبارزین التیام دهنده کدورت ها و دلگرم کننده و مشوق ِساختن و سازندگی است. متأسفانه بسیاری از اشخاص مبارز سیاسی که خود سینه پر دردی از " کوبیده شدن" بجای " نقد شدنشان" توسط دوستان و همرزمان دارند آنقدر
دل رنجیده اند که فراموش می کنند که خود نیزاینگونه برخورد ها را حواله دیگران نکنند. می شود به عملی و گفتاری انتقاد بسیار بجا هم داشت بی آنکه نیت نویسنده و غیرت ویراستار کننده را زیر علامت سوال برد. یادمان باشد که
هوشیاری مان در قبال رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه بر " باورمان " به یکدیگر پیشی نگیرد! عدم توازن بین ایندو مقوله ، به بد بینی و
" قابل ندانستنِ ِ" یاران راه می برد. مگراهمیت جلوگیری از نفوذِ دیدی دشمن پسندانه در فکر و ضمیرمان نسبت به یکدیگر، دست کمی از اهمیت جلوگیری نفوذ دشمن دربه بیراهه کشیدن وقایع نگاری دارد؟ چه نیکوست که یاران را دوست بداریم و بهم باور داشته باشیم، در بیان نظر و انتقادمان بهیچوجه کوتاهی نکنیم ومهمتراینکه مواظب باشیم که خود به بیراهه نرویم.
|
[تاریخ ارسال: 09 Nov 2006] [ارسالکننده: فرزين] [ ]
من هم مانند شما، فکر میکنم هدف خانم زری عرفانی کنارزدن پرده ها بوده است. اما می خواهم يادآوری کنم، که در کشور ما هيچ چيز بر پايه و اصول درست بنا نشده است و ما مانند مردم کشورهای اروپايی رفتار نمی کنيم. در اين کشورها مردم با دستور زبان، نگارش و ... بطور سيستماتيک آشنا شده و خو می گيرند. از همين روی، مطالب آنها مبتنی بر فاکت و دارای چهارچوب روشنی است. ولی هر مطلب ما ايرانی ها زايندهء ناروشنی ها و کج فهمی های تازه تری است- مثلا، هيچ کتابی به زبان فارسی، بدون غلط دستوری، نگارشی، سبکی و ... وجود ندارد.استادان دانشگاهها، نويسندگان و روزنامه نگاران ما اينگونه بی پرنسيپ هستند و اين بی نظمی را با لجاجت به ما تحميل می کنند. اين گناه من و شما نيست. اين گناه نسلهای بسياری است، که به ما اين ميراث را منتقل کرده اند و بر ماست که بکوشيم تا به هر چيزی نظم و ترتيبی درست بدهيم.
|