اولین نشانه ریزش یک نظام وقتی خودنمایی می کند که نزدیکترین حامیان به صدا در آمده، و ترس و تعارف را به کناری گذاشته و تو روی عالیترین مقام اجرایی، دست به افشاگری می زنند. برای نمونه روی این لینک کلیک کنید.
آنچه در ویدیو کلیپ دیده می شود (با تشکر از هموطنی که لطف کرده و آن را برایم ارسال کرده اند)، نمونه بارز ریزش خودی ها از بدنه نظام است.
دانشجویان و حاضرین در این جلسه از محتوا و ماهیت آنچه گفته می شود بی خبر نیستند. صدا و غوغایی که شنیده می شود، هشدار جدی به حسن روحانی و اطرافیانش است که پایه نظام در حال لرزش، و بدنه آن در حال ریزش است.
ماهیت آنچه سخنرانان در کنفرانس مونیخ می گویند، چندان تفاوتی با آنچه در داخل دانشگاه گفته می شود ندارد. وزرای اسرائیل و عربستان سعودی و ترکیه که خود حامی تروریسم در خاورمیانه هستند، ایزوله شدن جمهوری اسلامی را برای خالی شدن میدان می خواهند تا بتوانند خوان یغمای خاورمیانه را با نئوفاشیسم ببلعند. دانشجویان انجمن های اسلامی که سالها از تمامیت نظام دفاع می کرده اند، وقتی امروز به صدا در می آیند بخاطر حمایت از بخش دیگری از نظام است، و نه سرنگونی آن. آنچه باعث لرزش تمامیت نظام می شود این سوال است که در بحران کنونی که افسار از همه سو از دست رفته است، الویت با کدام است، تقابل با فشار خارجی، و یا سرکوب خیزش در داخل؟ بدترین سناریو برای نظام، ورود به هردو گزینه است. بهترین گزینه برای نظام سرکوب خیزش اجتماعی، و باج دهی بیشتر به خارجی است، آنچه ظریف وعده می دهد، و در هماهنگی، علی لاریجانی تهدید می کند، نشانه بارز پرداختن به سوال بالا، و انتخاب گزینه است.
گزینه سرنگونی طلبان، مخالفت با دخالت نظامی بیگانه، و حمایت روزافزون از خیزش اجتماعی است؛ چرا که جنگ به عمر و ادامه حیات نظام یاری می رساند، و خیزش های اجتماعی نظام را هرچه بیشتر در مقابل مردم قرار می دهد.
علی ناظر
2 اسفند 1395