پس از آنکه چند زن در خیابان ها روسری از سر برداشته، و علیه «اجبار» شوریدند و جمهوری اسلامی با نشان دادن ماهیت واقعی خود، آن زنان را بازداشت کرد و در نماز جمعه ها علیه آنها فتوا صادر کرد و قوه قضائیه خط و نشان کشید، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزارشی از نشست آسیبشناسی سیاستهای اعمالشده درباره حجاب در کشور را منتشر کرد. همزمان برخی از نهادهای سیاسی با موضعگیری، اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی را محکوم کرده و آزادی آن زنان را خواستار شدند.
جهت اطلاع، آن گزارش، برخی از موضعگیری ها، و شعر ایرج میرزا «تصویر زن» در زیر می آید.
علی ناظر
14 بهمن 1396
3 فوریه 2018
--------
گزارش صریح مرکز تحقیقات استراتژیک درباره «وضعیت حجاب در ایران»
در پی حضور برخی از زنانِ بدون حجاب در خیابانهای مرکزی شهر تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گزارشی از نشست آسیبشناسی سیاستهای اعمالشده درباره حجاب در کشور را منتشر کرد.
به گزارش ایسنا، در این گزارش ۲۰ صفحهای که خلاصهای از آن در پی میآید، «پدیده بدحجابی و فراتر از آن مسئله زنان، یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل فرهنگی و اجتماعی» دانسته شده است که «نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه و توجه به آن از اهمیت زیادی برخوردار است».
در مقدمه این گزارش با ذکر اینکه «نگرانیها درخصوص وضعیت حجاب با گذشت ۹ سال از زمان تصویب قانون، همچنان بابت آنچه که گفته میشود عدم اجرای کامل قانون و مسئولیتناپذیری دستگاههای مربوطه است، وجود دارد»، نتیجه دو پژوهش انجامشده توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۳ مورد بررسی قرار گرفته است که طی آن با اشاره به پژوهشهایی که در طول چند دهه گذشته درباره نگرشهای مربوط به حجاب انجام شدهاند، به تحقیقی درباره ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۵۳ توسط علی اسدی صورت گرفته است، توجه داده شده که در آن درباره ترجیحِ داشتن همسر باحجاب یا بیحجاب، سنجشی صورت گرفته و یافتههای این تحقیق نشان میدهد که در سال۱۳۵۳ - چهار سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی - سهچهارم جمعیت ( ۷۵ درصد) ترجیح میدادهاند همسر باحجاب داشته باشند و ۷ درصد نیز تمایل به داشتن همسر بیحجاب داشتهاند.
در ادامه این گزارش با تاکید بر اینکه «حاکمیت سیاسی انقلابی و مبتنی بر اجرای قوانین اسلامی در حوزه حجاب در شرایطی آغاز شده است که حداقل ۲۵ درصد جمعیت تمایل آشکاری به داشتن همسر باحجاب نداشتهاند»، میافزاید: نگاهها درباره نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی به نظر میرسد در طی دهه گذشته تغییر یافته است و نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئلهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند. این میزان در سال ۸۵ برابر ۳۴/۸ درصد بوده که نشان میدهد تعداد افرادی که معتقدند دولت نباید در بحث حجاب دخالتی کند، در این مدت افزایش ۱۵ درصدی داشته است. در مقابل، حدود ۴۰ درصد پاسخگویان معتقدند باید با بدحجابی برخورد شود که این میزان در سال ۸۵ برابر با ۵۵/۵ درصد بوده است یعنی از تعداد معتقدین به دخالت دولت در این مدت ۱۵ درصد کاسته شده است. ۵۸/۹ درصد مردم ایران در سال ۱۳۸۲ نیز حجاب را امری مذهبی که اجرای آن الزامی است، تلقی میکردهاند، به عبارتی در سال ۱۳۸۲، ۴۱/۱ درصد مردم موافق اجباری شدن حجاب نبودهاند.
در بخش دیگری از این گزارش نیز با تاکید بر اینکه «میتوان نتیجه گرفت که در سال ۱۳۹۳ بیش از ۴۱ درصد حجاب را امری فردی دانسته و رعایت آن را الزامی نمیدانند»، تصریح شده است که «مطالبه اجرای الگوهای مطلوب و رسمی پوشش زنان در جامعهای که حداقل ۴۱ تا ۵۰ درصد آن، حجاب را امری فردی و اختیاری میداند، بسیار دشوار است.»
همچنین در ادامه این گزارش به پژوهشهای پیمایشی متعدد شورای فرهنگ عمومی برای ارزیابی وضعیت حجاب در جامعه اشاره شده است که در نتیجه این پژوهشها که بر مبنای تعریف شرعی پوشش، در ۱۳ موج، با نمونه ۴ هزار نفری، وضعیت پوشش در سطح شهر تهران اندازه گرفته شده است و آخرین موج مربوط به تابستان سال ۱۳۹۲ است.
تقریباً بهترین وضعیت پوششی و آرایشی در دولت نهم در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ بوده است و بعد از آن وضعیت پوششی و آرایشی از سال ۸۸ روند نزولی یافته است و رعایت حدود شرعی پوشش تا سال ۱۳۹۲ نسبت به سال ۱۳۸۶ که اولین سنجش انجام شده است، ۱۰ درصد افت کرده است و۱۰ درصد هم از میزان چادریها کاسته شده است.
گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک با ذکر این نکته که «متولیان انجام پژوهشهای شورای فرهنگ عمومی در دولت دهم معتقدند احتمالاً در طول ۱۰ ماه آغازین دولت یازدهم، میزان افت رعایت حدود شرعی، بیش از دو دولت نهم و دهم است»، تاکید میکند که شباهتهایی میان نتایج پژوهشهای صورت گرفته توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران و شورای فرهنگ عمومی وجود دارد. از جمله اینکه هر دو پژوهش نشان میدهند کاهش الگوهای رسمی چادر و مانتو - مقنعه رخ داده است و میزان کاهش نیز بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است.
در بخش سوم این گزارش نیز با اشاره به چالشهای سیاستگذاری در عرصه حجاب و عفاف، آمده است که «علیرغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز رویکرد مناسب برای ترویج حجاب، صورتبندی نشده است و برخی معتقدند تنها راه مقابله با بیحجابی اقدامات انتظامی است. در حالی که برخی دیگر با اشاره به عدم کارایی روشهای مذکور از جمله گشت ارشاد و نتیجه معکوسی که در دهه اخیر به دنبال داشته است، دولت را به روشهای فرهنگی و استفاده از زبان مهربانانه سوق میدهند و اتخاذ رویکردی مناسب برای مواجهه با مسئله بدحجابی در چنین فضایی بسیار دشوار است.»
این گزارش تصریح میکند که «رویکردهایی که در گذشته اتخاذ شدهاند که بارزترین آنها، قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب است، هدف انتقادات قرار دارند و حداقل اجماع آن است که دستگاههای ذیربط از اجرای آن بهطور کامل سر باز زدهاند. کارشناسانی هم که از موضع اتخاذ رویکردهای غیرخشن و پیدایش تغییرات اجتماعی گسترده سخن میگویند، صورتبندی عملی مشخصی برای راهکارهای پیشنهادی ارائه نمیکنند و هنوز الگوی مشخصی از تحقیقات برای شاخصسازی وضعیت حجاب در قالب کمیتهایی که حداکثر اجماع میان محققان و سیاستگذاران درخصوص آنها وجود داشته باشد، وجود ندارد.»
در انتهای این گزارش نیز با ذکر این نکته که «شناخت وضعیت پدیدههای اجتماعی کشور، نیازمند شاخصهایی است که درخصوص آنها اجماعی وجود داشته باشد و سنجش دورهای آنها امکان رصدکردن تغییرات اجتماعی را فراهم آورد»، تاکید شده است که «درخصوص حجاب چنین شاخصهایی و تحقیقات مناسب بر مبنای آنها وجود ندارد. کارشناسان در حالی از ناکارآمدی الگوهای پیشین سخن میگویند که درخصوص الگوهای ایجابی جدید نیز از ارائه کلیات فراتر نمیروند و بیان عباراتی نظیر زبان مهربانانه یا روشهای غیرخشن، به معنای حل مسئله سیاستگذاری در عرصه حجاب نیستند و این عبارات نیز راهبرد مشخصی را نشان نمیدهند. سیاستگذاری درخصوص حجاب در چنین فضایی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی و تغییرات در ادراکات و نگرشهای ایرانیان لحاظ نمیشوند، ناکارآمدیهای بسیاری دارد که این ناکارآمدیها به صورت تجربی مشخص شدهاند و حتی استفادههای سیاسی از آنها نیز به عمل میآید، اما حداقل بر اساس نظرات بیان شده از سوی برخی مسئولین مرتبط، راهبرد مشخص و شناختهای لازم برای سیاستگذاری مناسب، مغفول است.
---------
برگرفته از سایت حکمتیست
تاریخ ایجاد در جمعه, 13 بهمن 1396 17:13
در میدیای اجتماعی موضوع حجاب داغ است. تعدادی از زنان و دختران در تهران و چند شهر دیگر بدون ترس و واهمه حجاب خود را كنار می گذارند. رسانه هایی مانند بی بی سی هم این اخبار را یكی یكی پوشش می دهند و از آن به عنوان "نه به حجاب اجباری" یاد می كنند. در واقع باید گفت كه چیزی به عنوان حجاب اجباری یا اختیاری وجود ندارد. صحبت بر سر نفس حجاب است. حجابی كه از پایه های اسلام سیاسی است و سمبل آنست. حجاب همان جایگاه را برای اسلام دارد كه نشان "اس اس" برای نازی ها داشت.
ملی اسلامی ها با مهرانگیز كار و مسیح علینژادها و رسانه هایشان از جمله بی بی سی و صدای آمریكا سعی دارند در برابر مبارزه علیه حجاب اسلامی سدی ایجاد كنند. می خواهند مبارزات مردمی را كه با آتش زدن مسجدها و امام زاده ها و مراكز بسیج و قرآن آغاز شده بود، متوقف كنند. مساله بسیار واضح و روشن است. مطالبه مردم و جنبش آزادی زن كه از روز اول روی كار آمدن جمهوری اسلامی با شعار نه به حجاب اسلامی آغاز شده است، مختل كنند. هر روز تلاش می كنند كه یك گوشه از این مبارزه و اعتراض را با دست انداز مواجه كنند. كاری كه عبث است. كاری كه نتیجه ای جز شكست نخواهد داشت. زنان مبارز و طبقه كارگر و مردم برابری طلب در ده روز دیماه انتخاب خود را كردند، برایش به خیابان آمدند و مراكز اسلامی و دینی را به آتش كشیدند. معنی این كار نه به "حجاب اسلامی" بود. حالا شماها تلاش می كنید كه مطالبات واقعی این مبارزه را تقلیل دهید، از نه بزرگ به حجاب به تقسیم بندی حجاب اجباری و اختیاری برسید؟
این شعار "نه به حجاب اجباری" در كنار ملی اسلامی ها، از طرف مجاهدین هم می تواند مطرح شود. این طیف با همه اقمارش تلاش می كند كه حجاب را به عنوان "پوشش" معرفی كند و سپس بحث اجبار و اختیار را پیش بكشد. حجاب سمبل بردگی زن است، سمبل آپارتاید جنسی است و باید از جامعه جمع شود.
ما علیه حجاب اسلامی هستیم. علیه نماد بردگی و به انقیاد كشاندن زنان هستیم. حجابی كه هدفش تبدیل زنان به شهروندان درجه چندم است. حجابی كه تحقیر زن را در مخیله اش می پروراند و همزمان یک جامعه را تحقیر می كند. برای آزادی زنان در جامعه باید تمام نمادهای تحقیر و بردگی و آپارتاید جنسی از بین برود و حجاب قدم اول است. بحث اجبار و اختیار در مورد مسائلی كه هدف آن تحمیل تبعیض و فرودستی به زنان است كاملا بی معنی است، خارج از اصول انسانی است و برای جامعه آزاد و برابر غیر قابل پذیرش. یك نكته در این بین بسیار مهم است. خود ملی اسلامی ها و بی بی سی ها و علینژادها می دانند كه فاتحه اسلام در ایران خوانده شده و این ترم "حجاب اجباری" از جمله تلاشی است برای بیرون بردن اسلام از زیر ضرب انتقاد و عمل رادیکال انسانهای آزادیخواه و برابری طلب. جنبش آزادی زن رادیكالترین بخش جنبش حق زن در جامعه است كه تلاش می كند زنان را از زیر ضرب تحقیر و بردگی و آپارتاید و نابرابری خارج كند و معلوم است كه در مقابل این خواست ماگزیمالیستی دست انداز ایجاد كنند تا بتوانند مساله حجاب را به عنوان "پوشش" و پس از آن عناوین "اجباری و اختیاری" مطرح كنند. اما کمی دیر رسیده اند.
انسانهای آزادیخواه و برابری طلب باید هرچه وسیعتر در صف مبارزه انقلابی برای تغییر وضع موجود و تحقق آزادی و برابری کامل زن و مرد قرار گیرند. باید یك صدا و در مقابل این حركت، ما هم جنبش خود را نمایندگی كنیم و آن را به پیش ببریم. شعار ما "نه به حجاب اسلامی" و "مرگ بر جمهوی اسلامی" است. مطالبه ای كه نهایتا به از بین بردن پرچم اسلام سیاسی و الغای قوانین اسلامی و کلیه ابزارهای تحقیر و سركوب در جامعه منتهی می شود.
ما از آزادی پوشش هر انسان بالغ دفاع می كنیم. هر انسانی این اختیار تام را دارد كه پوشش خود را انتخاب كند. این مساله با حجاب اجباری متفاوت است. وقتی ترم حجاب اجباری پذیرفته شود، یعنی حجاب را به عنوان پوشش بپذیریم. اما حجاب پوشش نیست. یك نماد است، یك سمبل است و هدفش تحقیر، سركوب و بردگی زن. در یك جامعه آزاد، باید این حق را به رسمیت شناخت كه انسانها، حتی اگر حجاب را برگزینند، در انتخاب پوشش خود آزاد باشند.
فوریه ٢٠١٨
-------
برگرفته از سایت حزب کمونیست کارگری
دختر خیابان انقلاب فورا باید آزاد شود
انقلاب ایران علیه جمهوری اسلامی یک پدیده زنده و هیجان انگیز است که به حرکت در آمده و هیچکس تردیدی ندارد که به دوره تاریک حاکمیت اسلامی سرمایه داران پایان خواهد داد. یکی از سمبلهای جالب و محبوب این انقلاب “دختر میدان انقلاب” است که امروز در ایران همه کس در مورد او سخن میگوید. دختری که درست در آستانه خیزش اخیر مردم ایران، در برابر چشمان ماموران حکومت اسلامی با جسارت حجاب از سر برگرفت و در روز روشن در خیابان انقلاب حجابش را بر سر چوب چرخاند و فیلمش در سراسر جهان خبر ساز شد. دختر میدان انقلاب با حرکت جسورانه اش در قلب همه مردم ایران جای گرفته است و به صدای میلیونها زن خشمگین از آپارتاید اسلامی و حجاب اسلامی تبدیل شده است. اکنون گزارش شده است که این دختر ویدا موحد نام دارد، مادر یک کودک ١٩ ماهه است و جمهوری اسلامی او را بعد از نمایش بی حجابی در خیابان انقلاب دستگیر کرد و مدت کوتاهی بعد او را آزاد کرد اما بعد از اینکه نام او بر سر زبانها افتاد دوباره ویدا را دستگیر کرد و دیگر خبری از او در دست نیست.
ما مردم موظفیم نه فقط ویدا موحد را که با جسارت، خروش مردم علیه حکومت اسلامی را نمایندگی کرد، با اعتراضات وسیع خویش از چنگ دژخیمان اسلامی نجات دهیم، بلکه موظفیم این بار همه ما صدای او باشیم. موظفیم با همان جسارت نشان دهیم که ویدا موحد تنها نیست. میلیونها زن و مرد در این کشور با احساس انسانی دختر میدان انقلاب همراهند و در هر فرصتی دختر میدان انقلاب را نمایندگی خواهند کرد.
کارزاری در دفاع از دختر میدان انقلاب تحت عنوان “دختر میدان انقلاب کجاست؟” و “ما همه ویدا موحد هستیم” در مدیای اجتماعی به جریان افتاده است. باید فعالانه از این کارزار حمایت کرد و نه فقط در رسانه های اجتماعی بلکه در همه جا این سوال را در برابر حکومتیان قرار داد که “دختر میدان انقلاب کجاست؟” و آنها را برای آزادی فوری او زیر فشار جدی قرار داد. علاوه بر این ما باید حجاب اسلامی و کل سنتها و قوانین اسلامی را با همان جسارت ویدا موحد از زندگی خود کنار زنیم و به دور اندازیم و جنبش وسیعی را همگام با دختر میدان انقلاب در جامعه به جریان در آوریم.
حزب کمونیست کارگری از همه مردم بویژه جوانان میخواهد که برای آزادی ویدا موحد فعالانه تلاش کنند و همچنین به اشکال مختلف حرکت ویدا موحد را ادامه دهند و به جمهوری اسلامی نشان دهند که صدای دختر میدان انقلاب را صد چندان قدرتمندتر فریاد خواهند زد. جمهوری اسلامی و حجاب اسلامی و کل قوانین اسلامی باید از زندگی اجتماعی مردم کنار زده شود و همه مردم در آزادی و رفاه و منزلت زندگی کنند. این خواست مردم شریف ایران است که انقلاب آتی بی تردید آنرا عملی خواهد کرد.
زنده باد انقلاب انسانی برای جامعه انسانی
زنده باد سوسیالیسم
حزب کمونیست کارگری ایران
۵ بهمن ۱۳۹۶، ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸
------
برگرفته از سایت همبستگی ملی
فراخوان کمیسیون زنان شورا به محکومیت دستگیری زنان بهخاطر نداشتن حجاب و اقدام فوری برای آزادی بیقید و شرط آنان
شنبه, 14 بهمن 1396
روز پنجشنبه ۱۲بهمن، خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران اعلام کرد نیروهای سرکوبگر ۲۹تن از زنان را در تهران «در راستای امنیت اجتماعی» به خاطر نداشتن حجاب دستگیر کرده است و «دستگیر شدگان تحویل دستگاه قضایی شدهاند».
بنا به گزارشهای رسیده قضاییه آخوندی با مشخص کردن وثیقههای سنگین و غیرقابل پرداخت، از آزادی بازداشت شدگان سر باز میزند.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، ضمن محکوم کردن دستگیری زنان و دختران میهنمان به بهانه آخوند ساخته نداشتن حجاب، همه مراجع و ارگانهای بین المللی مدافع حقوق بشر و حقوق زنان را به محکومیت این اقدام ضد انسانی رژیم زن ستیز آخوندی و اقدام فوری برای آزادی بیقید و شرط و بلادرنگ آنان فرامیخواند.
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در روز ۲۴ژانویه۲۰۱۸، در اجلاس شورای اروپا در استراسبورگ، اتحادیه اروپا و شورای اروپا و کشورهای عضو را به اتخاذ تدابیر مؤثر و تصمیمات لازم الاجرا بهمنظور وادار کردن فاشیسم دینی حاکم به پایان دادن به سرکوب زنان و لغو حجاب اجباری فراخواند. وی گفت: ۳۹سال خونریزی و جنایت، تبعیض و سرکوب علیه زنان و خفقان و سانسور کافی است و جامعه جهانی باید به سکوت و بیعملی خود در این زمینه پایان دهد.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران
۱۳ بهمن ۱۳۹۶ (۲فوریه ۲۰۱۸)
---------
شعر تصویر زن ( ایرج میرزا )
در سردر کاروانسرايي
تصوير زني به گچ کشيدند
ارباب عمایم اين خبر را
از مخبر صادقي شنيدند
گفتند که وا شريعتا خلق
روي زن بي نقاب ديدند
آسيمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دويدند
ايمان و امان به سرعت برق
مي رفت که مؤمنين رسيدند
اين آب آورد آن يکي خاک
يک پيچه ز گِل بر او بريدند
ناموس به باد رفته اي را
با يک دو سه مشت گِل خريدند
چون شرع نبي ازين خطر جَست
رفتند و به خانه آرميدند
غفلت شده بود و خلق وحشي
چون شير درنده مي جهيدند
بي پيچه زن گشاده رو را
پاچين عفاف مي دريدند
لبهاي قشنگ خوشگلش را
مانند نبات مي مکيدند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه مي تپيدند
درهاي بهشت بسته مي شد
مردم همه مي جهنميدند
مي گشت قيامت آشکارا
يکباره به صور مي دميدند
طير از وکرات و وحش از حجر
انجم ز سپهر مي رميدند
اين است که پيش خالق و خلق
طلاب علوم روسفيدند
با اين علما هنوز مردم
از رونق ملک نااميدند